اخبار اخبار عمومی

مهاجران غیرقانونی در ایران؛ دیوارکشی مرزهای شرقی فایده دارد؟/ «بی‌تدبیری مسئولین موجب افزایش مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران شد»

تبلیغات بنری


جواد مرشدی: از سال های دور حتی در دوران پهلوی همواره شاهد مهاجرت اتباع افغانستانی به ایران بوده ایم. جدای از اشتراکات فرهنگی و زبان مشترک، تغییر نظام های سیاسی این کشور در پنجاه سال گذشته را نیز می توان مورد توجه قرار داد. به عنوان رهبر این مهاجرت، به ویژه در دو دوره طالبان که گروه های هزار نفری، برخی قانونی و بیشتر غیرقانونی وارد ایران شدند.

شاید اگر مسئولان وقت اداری خود را سرلوحه کار قرار می دادند و برای ایجاد کمپ در مرز برنامه ریزی می کردند و به آنها پرداخت جداگانه می دادند، این اتفاق نمی افتاد.

به هر حال اکنون طبق برخی آمارهای غیررسمی بین 6 تا 7 میلیون مهاجر افغانستانی در ایران زندگی می کنند و نیروی کار ارزان هستند اما هر چقدر هم که از کشور ما پول بگیرند می توانند در زمینه مواد مخدر فعالیت کنند. ، طالبان و غیره تهدیدی برای جمهوری اسلامی است.

از سوی دیگر مقامات هر از چندگاهی مهاجران غیرقانونی را دستگیر و به کشورهایشان باز می‌گردانند، اما در مدت کوتاهی از دری دیگر به خاک ایران بازمی‌گردند، گویی نظارت کافی بر امور و امور آنها وجود ندارد. تکمیل مراحل آنها اشراف در مرز.

این در حالی است که ماجرای ساخت دیوار مرزی بین ما و همسایه شرقی سال هاست که به عنوان یکی از وعده های کاندیدای اصولگرایان در ستاد انتخابات چهاردهم تبدیل به صحبت های مسئولان شده است. ریاست جمهوری و نگرانی های مهاجران افغان را مطرح کرد.

محسن روحی صافات، دیپلمات سابق افغانستان در گفت و گو با -، تعداد رسمی مهاجران افغانستانی را بین 5 تا 6 میلیون نفر اعلام کرد و گفت که از این تعداد 2 تا 3 میلیون مهاجر غیرقانونی هستند.

این کارشناس برجسته در شبه قاره هند نشان می دهد که ساخت دیوار مرزی ممکن است 10 میلیارد دلار هزینه داشته باشد و خاطرنشان می کند که اگر دولت ها سالانه یک میلیارد دلار هزینه کنند، این سرمایه گذاری دائمی که به امنیت ما کمک می کند ظرف 10 سال تکمیل می شود.

مشروح گفتگوی الخبرآنلاین با وی را بخوانید:

بر اساس آمار غیررسمی، بین شش تا هفت میلیون شهروند افغانستان در ایران زندگی می کنند. آیا آمار دقیقی از تعداد اتباع افغانستانی در ایران دارید یا خیر؟

آمار وزارت کشور حاکی از پنج میلیون نفر است، اما من خودم تخمین می زنم که این افراد در کشور قبل از به قدرت رسیدن طالبان بین دو تا سه میلیون نفر و در سال 2011 این تعداد وجود داشته است. تعداد افغان‌ها در ایران بین 2 تا 3 میلیون نفر است. بدون ویزا آمد حدود دو تا سه. یک میلیون نفر و مجموع این افراد بین پنج تا شش میلیون شهروند ساکن ایران است.

یعنی ما دو تا سه میلیون رسما داشتیم و بقیه غیر رسمی بود؟

نه، هرکس در ایران بود بخشی رسمی بود و بخشی غیر رسمی. وقتی آمدند، اکثرا غیر رسمی بودند، اما برخی با ویزا و قانونی وارد شدند.

معمولاً می بینیم که شهروندان غیرقانونی را دستگیر می کنند، به مرز می برند و به افغانستان می فرستند، اما دوباره برمی گردند. منبع این داستان چیست و چرا هیچ سانسوری در این موضوع وجود ندارد؟

این جغرافیای ایران است. ایران در کنار افغانستان قرار دارد و هر دو کشور دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی در منطقه هستند. هیچ یک از همسایگان افغانستان از نظر توسعه به اندازه این کشور عقب مانده نیستند، بنابراین این عدم توسعه و اقتصاد ضعیف، شهروندان این کشور را واداشت تا برای امرار معاش به کشور دیگری بروند و این دلیل در دوره شاه نیز رایج بود. یکی دیگر از ویژگی های افغانستان این است که کشت جهانی مواد مخدر در آنجا صورت می گیرد و تمام مواد مخدر آسیا و اروپا در افغانستان تولید می شود (در قاره آمریکا، آمریکای مرکزی آن منطقه را با مواد مخدر تامین می کند)، بنابراین موضوع خاصی است. مسئله سوم این است که این سرزمین همان سرزمینی است که در طول پنجاه سال گذشته پنج نظام سیاسی را تغییر داده است، یعنی هر 10 سال یک بار حکومت ها تغییر نکردند، نظام های سیاسی تغییر کردند. پادشاهی، جمهوری، جمهوری غربی دموکراسی اسلامی و همچنین ضعف کاخ. بنابراین، همه این چند موضوع باید ما را به ضرورت وجود رویه های ویژه برای این مرز شرقی وادار کند.

سوال اصلی من این است اتباع قانونی افغانستان همواره در حال افزایش است و از سوی دیگر تعداد افغان های غیرقانونی نیز در حال افزایش است. راه حل کنترل این افزایش آمار چیست؟

بی ثباتی سیاسی، مواد مخدر و توسعه نیافتگی امری معیشتی و درمانی است. آنجا بیماری های زیادی وجود دارد و برای درمان به ایران می روند. طبیعتا باید مدیریتی داشته باشیم که بتواند به این موارد رسیدگی کند.

علاوه بر آنچه شما اشاره کردید، نقش مخرج فرهنگی بین ما و افغانستان را تا چه اندازه در این مهاجرت موثر می دانید؟

در واقع آنها تقریباً به زبان ما صحبت می کنند و علاوه بر آن، اشتراکات تاریخی و فرهنگی زیادی با ما دارند، افسانه ها و شاعران دو کشور مشترک هستند، شاعرانی که در منطقه افغانستان بودند و شام، خراسان سابق هستند و حتی در برخی صنایع و غیره، سنت هایی داریم که همه از عوامل تشویق آنها در مهاجرت به ایران و تشدید روند مهاجرت است.

در سال های گذشته که طالبان روی کار آمدند، انتظار می رفت که تعداد مهاجران به ایران افزایش یابد و به راحتی متوجه شد که در چند سال آینده با پدیده مهاجرت میلیون ها نفر از افغانستان به ایران مواجه هستیم. ماه ها.

آیا مسئولان ما با این مجوز برای مقابله با این حجم از مهاجرت تدابیری اندیشیده اند؟

نه، ما هیچ اقدامی را ندیدیم که ایران بتواند در داخل مرزهای ما کمپ هایی ایجاد کند که در آن افراد از افغانستان نگهداری شوند و سازمان های بین المللی حاضر به پرداخت هزینه آن باشند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در دیدار وزیر کشور و وزارت امور خارجه آمادگی خود را برای پذیرش هزینه‌های ایجاد و مدیریت این گونه کمپ‌ها اعلام کرد در زمینه های علمی، کسانی را که از نظر فرهنگی یا هنری به ایران علاقه دارند، انتخاب کنیم و اجازه ورود به ایران را بدهیم و بقیه را تا زمانی که ناامنی است و در خطر هستند، رها می کنیم. برگشت. مذاکره با دولت هایشان. اما وزارت کشور اهمیتی نداد و آمارها حاکی از آن است که آنها به صورت تظاهراتی، ورود گروهی و هزاران نفری وارد ایران شدند و برخوردی با این موضوع صورت نگرفت.

آیا به دیواری که مسئولان می گویند اعتقاد دارید؟

وقتی وارد ایران می‌شوند و می‌خواهند برگردند، باید نظارت باشد، یعنی بی‌نظارت نباشند که از این طرف بروند و از آن طرف بیایند. و با توجه به شرایط بی ثباتی دائمی که ما در طول تاریخ با افغانستان در زمینه مهاجرت، از نظر خطراتی که در مرز وجود داشت، داشته ایم. این درگیری های مرزی ما به پنجاه سال گذشته کاری نداریم و این درگیری ها از زمان قاجار همیشه وجود داشته است. افراد شرور از داخل افغانستان وارد ایران می شدند و وارد عمل می شدند و سپس به داخل افغانستان برمی گشتند. در همان دهه 1960، در زمان نجیب، گروهی از اشرار به مشهد نزدیک شدند، گوسفندان را دزدیدند و به افغانستان رفتند، یعنی این یک پدیده طولانی مدت در تاریخ ایران است. نمی دانم چرا اینقدر نگاه کوتاه مدت به این موضوع دارند و به آن توجهی ندارند؟ من بارها اشاره کرده ام که وجود دیوار که تجهیزاتی است که می تواند شامل دیوار و موارد دیگر باشد مانع از عبور رایگان هزاران نفر از آن طرف مرز به آن طرف می شود. آنها شامل اقدامات الکترونیکی، دیوارها، سنگرها و هر گونه تجهیزاتی است که کارشناسان می دانند باید در مرز ما با افغانستان نصب شود. این هزینه هنگفتی است و ممکن است 10 میلیارد دلار هزینه داشته باشد و اگر دولت ها حتی یک میلیارد دلار برای این موضوع هزینه کنند، ظرف 10 سال آینده تکمیل می شود و با توجه به اینکه این مناطق از بی ثباتی سیاسی، مشکلات مواد مخدر و مسائل امنیتی رنج می برند، ارزشش را دارد، ارزشش را دارد. سرمایه گذاری دائمی

آنها از یک طرف نیروی کار ارزانی در ایران هستند و کارهای یدی زیادی انجام می دهند که کارگران ما انجام نمی دهند. از سوی دیگر، ما قتل، مواد مخدر و طالبان را داریم. آیا حضور چنین تعداد زیادی از شهروندان افغان در ایران یک فرصت است یا یک تهدید؟ اگر تهدید است، این تهدید چیست؟

حضور آنها در عین حال بیانگر فرصت و تهدید است و ما باید بتوانیم از فرصت استفاده کرده و تهدید را از بین ببریم. یعنی وجود نیروی کار ارزان اگر مدیریت شود به نفع ماست و اگر مدیریت نشود برای جامعه ما مشکل ایجاد می کند. باید ببینیم چه قدرت هایی می خواهیم، ​​در چه زمینه ای آنها را می خواهیم؟ ما باید مناطق را انتخاب کنیم و از مقدار نیروی مورد نیاز خود استفاده کنیم. الان اروپا نیاز به نیروی انسانی دارد و اگر از این فرصت استفاده نکند و از نیروی انسانی دنیا برای خودش استفاده نکند، آن را یک فرصت می بینند. اما آیا کسی از کشورهای اروپایی سرش را پایین می گذارد و وارد می شود؟ یا توسط آن دولت انتخاب می شود و تنها نیروهایی را که برای عمل ضروری هستند انتخاب می کند.

علاوه بر این، این کشورها بر اساس نیاز خود، مهاجران را از نظر تحصیلی رصد، آموزش می‌دهند و به کار می‌گیرند، به عبارت دیگر اینطور نیست که این مهاجران آزاد باشند و در هر کجای کشور که بخواهند ساکن شوند، کشور ما اینگونه اداره می‌شود و این منطقه بسیار ضعیف است و وزارت کشور ما در گذشته در این زمینه به طرز چشمگیری شکست خورده است. شنیده ام که اخیراً برای ایجاد زیرساخت های لازم برنامه ریزی کرده اند و توصیه می کنم زیرساخت ها را نیمه کاره نگذاریم و از اهدافش عدول نکنیم.

و اشاره من به تهدید به این دلیل بود که مثلاً در سال گذشته، پس از آنکه یک شهید بزرگ ماجرای حمله ایران به افغانستان را مطرح کرد و توسط مقامات فعلی دولت افغانستان مورد تمسخر قرار گرفت، یک درگیری کوچک مرزی بین ایران و طالبان رخ داد. خوشبختانه به سرعت حل شد و در این بین ما همیشه نگران این بودیم که در صورت گسترش این درگیری، به دلیل حضور اقوام طالبان که شهروند ایران هستند، ممکن است عملیات هایی حتی در صورت عدم لزوم انجام شود. . ..

کاملاً واضح است که وقتی مدیریت وجود ندارد، می توانند از راه های دیگر تأثیرات امنیتی قابل توجهی ایجاد کنند. ما حدود 100000 سرباز افغان داشتیم که بخش بزرگی از آنها به ایران آمدند و سازمان های اطلاعاتی طالبان می توانستند به این نیروها طمع کنند. یا برخی کشورهای دیگر باید در جمع آوری اطلاعات کمک کنند و از سوی دیگر بسیاری از آنها از فرهیختگان علم و ادب بودند که توانستند برای خود و جامعه ادبی ایران و دانش فنی ایران تأثیرگذار باشند. بنابراین، این دو (تهدید و فرصت) وجود دارد. این جنبه اشکالی ندارد و تقصیر ماست که نتوانستیم برنامه ریزی کنیم و انتخاب درستی داشته باشیم وگرنه هیچ تقصیری بر گردن آنها نیست. آنها در کشور خود با مشکلات فراوان سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی مواجه شدند و از کشور خود گریختند. هیچ اشکالی ندارد، تقصیر آن شخص است که باید آنها را بپذیرد و به درستی آنها را مدیریت کند.

اخبار مرتبط

212

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *