الهه جعفرزاده: خبر مرگ یکی از متهمان پس از دستگیری توسط پلیس لاهیجان اخیرا به سوژه رسانه ای و بحث داغ محافل حقوقی تبدیل شده است. این متهم 36 ساله که سید محمد میرمسووی نام دارد، سوم شهریور پس از نزاع و نزاع دستگیر شد و چندی بعد در حین دستگیری، خبر فوت وی منتشر شد.
چندی پیش کلیپی از لحظه شستشوی جسد محمد میرموسوی در فضای مجازی منتشر شد که آثار ضرب و شتم شدید را بر بدن وی نشان می داد، بر این اساس گفته می شود ضرب و شتم ماموران منجر به مرگ این متهم جوان شده است.
سوال این است: آیا افسران پلیس حق تعرض به مجرم را در حین یا پس از دستگیری متهم / مجرم دارند؟
امیرعلی صفا وکیل دادگستری و فعال رسانه ای ضمن پاسخ به این سوال در گفت و گو با اخبار آنلایناو می گوید: «در قوانین کشور در خصوص حقوق متهم و مجرم، می توان گفت که با تراکم قوانین مواجه هستیم دارای فصل جداگانه ای به نام حقوق مردم است که در اصل 32 آن به صراحت آمده است که در صورت دستگیری باید حداکثر ظرف 24 ساعت به طرف اطلاع داده شود و اقامه دعوی کند. همچنین در اصل 39 قانون اساسی علاوه بر شکنجه، هتک حرمت به فرد بازداشت شده نیز ممنوع شده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
اگر متهم یا مجرم توسط پلیس دستگیر شود چه حقوقی دارد؟
در قانون اساسی که یکی از قوانین عالی ماست، بر جزئیات حقوق متهم، منع شکنجه، لزوم استخدام وکیل و موارد دیگر به شدت و به وضوح تاکید شده است.
در قوانین پایین تری مانند قانون آیین دادرسی کیفری، موادی داریم که بر رعایت حقوق متهم تاکید دارد. به عنوان مثال، ماده 52 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد که پس از دستگیری شخص باید حقوق او برای او توضیح داده شود و او حق دارد از وکیل کمک بگیرد یا می تواند بلافاصله به بستگان خود اطلاع دهد. ماده 51 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد که متهم می تواند هر زمان که بخواهد برای بررسی وضعیت خود به پزشک مراجعه کند. ما اصل 47 را داریم که مربوط به لزوم وکیل گرفتن است. حتی در مواد مفصل تری مانند ماده 197 قانون آیین دادرسی کیفری تصریح می کند که متهم می تواند از حق سکوت خود استفاده کند و هیچکس نمی تواند او را مجبور به صحبت کند.
ما همچنین یک سری قوانین پایین تر مانند مقررات داریم. بر اساس آن، قانون حقوق شهروندی تصریح می کند که هیچکس حق ندارد متهم را روی صندلی رو به دیوار بنشیند و پشت آن بایستد. یا بارها در آیین نامه آمده است که بازداشتگاه باید مجهز به دوربین و تهویه هوا باشد.
همه آنچه گفته شد حاکی از آن است که در زمینه حقوق متهم و مجرم با نقص و کاستی مواجه نیستیم. مهمترین موارد شامل شکنجه، تعرض و حتی بدرفتاری و هتک حرمت به زندانی می شود. او به هر جرم و اتهامی ممنوع است.
در مورد حقوق مأمور یا ضابط چطور؟ در صورت بروز اختلاف بین افسر و متهم/ مجرم، آیا افسر حق دفاع از خود را دارد؟
قانون اصلی ما در قوانین با عنوان «شورش علیه مأموران دولتی» است. یعنی اگر یکی از مقامات دولتی به ویژه ضابط قضایی دستوری صادر کند، حتی اگر دستور خلاف قانون باشد، ممکن است فرد از او سرپیچی نکند وگرنه مرتکب جرم شده است. همچنین در صورت بروز درگیری، افسران حق دارند در صورت مواجهه با تهدید یا خطر جدی جان خود از خود دفاع کنند. اما این دفاع باید متناسب با تهدید باشد و از حد لازم برای دفع خطر فراتر نرود.
این دفاع تحت چه شرایطی پذیرفته می شود؟
طبق ماده 156 قانون مجازات اسلامی، دفاع مشروع زمانی پذیرفته می شود که شخصی در مقام دفاع از خود، مال، ناموس، مال، آزادی شخصی یا شخص دیگری در برابر هرگونه تجاوز یا تجاوز قریب الوقوع باشد. خطرناک، مرتکب رفتاری می شود که طبق قانون جرم محسوب می شود.
با توجه به تجربیاتی که در این سالها شاهد بودهایم، اتفاقی نیست که دستگیری مجرم در کشور ما به درگیری منجر شود. چرا چنین حوادثی را تجربه می کنیم؟
این قضیه از دو جهت قابل بررسی است: اول از همه، من فکر می کنم ما پلیس را به علم و فناوری مدرن مجهز نکرده ایم. علاوه بر این، پلیس با چالش بزرگ بودجه مواجه است و این مشکل منجر به اتفاقات ناخوشایندی خواهد شد. مثلاً می بینیم که در یک کلانتری وقتی درگیری رخ می دهد تعداد مأموران بسیار کم است و وقتی به آنها حمله می شود اگر تجهیزات لازم را داشته باشند و امکانات و نیرو در کلانتری کافی باشد پس بعید است که افسر نیاز به درگیری با طرف داشته باشد. دیگری معتقد است که نیاز به امکانات مدرنی که بتواند از بروز چنین حوادثی جلوگیری کند در حادثه اخیر آشکارتر شده است.
یکی دیگر از مواردی که باعث بروز چنین مشکلاتی می شود «عدم نظارت کافی بر اجرای قوانین» است. یعنی قانون داریم اما در مرحله اجرا خیلی موفق نبوده ایم.
این نظارت چگونه اجرا می شود؟
در آزمایشات قبلی بحث مفصلی در مورد تجهیز لباس پلیس و خودروها به دوربین وجود داشت. این وضعیت تا حدودی اجرا شده است، اما نه به گونه ای که مطمئن باشیم هر پلیسی روی لباس خود دوربین نصب کرده است. این می تواند نظارت را بسیار قوی تر کند. به طور کلی ما با خلاء قانونی مواجه نیستیم، بلکه با خلاء اجرای قانون مواجه هستیم.
در خصوص حادثه لاهیجان، مأموران از نظر قانونی مرتکب چه جرمی شدند و چه مجازاتی داشتند؟
بر اساس اعلام فرجه، ماموران در حادثه اخیر نتوانسته اند احساسات خود را کنترل کنند و طبیعتا با دو اتهام مواجه خواهند شد. اولی عنوان و زمینه اتهام شخصی است; به معنای ارتکاب تهاجم؛ که اگر فرد مورد نظر فوت نمی کرد می توانست از ماموران شکایت کند.
زمینه دیگر مربوط به عدم رعایت قوانین مربوط به پرسنل نظامی، افسران نظامی و قوه قضائیه است. که ممکن است شامل درجات مختلف تعلیق، اخراج، حبس و غیره در راستای تخلف از مقررات آن باشد. بر اساس اعلام فرجه، بند تعلیق در حال حاضر تا رسیدگی کامل اجرا شده است.
نکته پایانی؟
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که ما علمی به نام «سیاست جنایی» داریم. ما باید با روش های علمی جلوی این گونه جنایات را بگیریم. پژوهشگران سیاست جنایی باید بیشتر وارد امور اجرایی شوند تا راهکارهای علمی تری برای پیشگیری از این امر بیابند و این گونه موارد را رصد کنند. حالا وقتی چنین جنایات و سوء استفاده هایی رخ می دهد، خیلی ها بلافاصله مصاحبه می کنند و اظهار نظر می کنند، اما اگر علم سیاست جنایی ترویج می شد و پای ماجرا می ایستاد، احتمالا اتفاقات بهتری می افتاد.
47232
khabaronline به نقل از رابو