اخبار اخبار اقتصادی

افشاگری درباره مهم‌ترین مزاحم دولت پزشکیان/ کابینه جدید اصلاحات اقتصادی را از کجا باید شروع کند؟

تبلیغات بنری


مریم فخری: دولت چهاردهم در شرایطی وارد کار شد که با چالش های پیچیده و جدی اقتصادی مواجه بود. وضعیت کنونی اقتصاد کشور متاثر از عوامل مختلفی از جمله تورم بالا، رشد نقدینگی، وابستگی به درآمدهای نفتی، کسری بودجه زیاد، مشکلات سیستم بانکی و عدم شفافیت در سیاست های اقتصادی است. در این شرایط دولت چهاردهم نیازمند اتخاذ تصمیمات سخت و انجام اصلاحات اساسی است و این تصمیمات باید به صورت همه جانبه اتخاذ شود و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن در نظر گرفته شود. حجت‌الله میرزایی، اقتصاددان و معاون سابق وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی معتقد است: در شرایط کنونی باید مدیریت اقتصادی اصلاح شود، شفافیت حداکثری ایجاد شود، پاسخگویی بی‌وقفه به ذینفعان، حداکثر ثبات حاصل شود و مدیران نسبت به رفتار خود پاسخگو باشند. و کلمات. اینها موضوعاتی هستند که باید در دستور کار قرار گیرند زیرا مهمترین اصلاحات هستند. به گفته وی، «دوگانگی زبان، وعده، شعار و آنچه در میدان می‌گذرد منجر به بی‌اعتمادی حداکثری می‌شود و در نهایت منجر به تشکیل یک دولت ضعیف یا یک دولت ضعیف می‌شود، اما دولت قوی قادر به برقراری حق است. سیاست ها.» و اجرای خوب، قوی و پاسخگوی سیاست‌ها به همه علاقه‌مندان به سیاست‌ها، گفت‌وگوی تفصیلی با حجت‌الله میرزایی، اقتصاددان و معاون سابق وزیر کار در کافه خبر است.

*دولت چهاردهم در شرایطی روی کار آمد که توقعات زیادی به خصوص در حوزه اقتصادی دارد. آیا به نظر شما بستر یا ظرفیتی برای پیشبرد اصلاحات اقتصادی وجود دارد که بتواند گامی در این راستا بردارد؟

به نظر من شرایطی که در آن گذشته و نگرانی های بسیار جدی در مورد آینده وجود دارد و همچنین وجود همزمان مجلس جدیدی که تازه کار خود را آغاز کرده و دولت جدید شرایط بسیار خوبی را برای این امور فراهم کرده است. . تعمیرات. من معتقدم آنچه امروز گفتمان اصلی پزشکیان را تشکیل می دهد، یعنی ارتقای مدیریت اقتصادی، ایجاد شفافیت حداکثری، پاسخگویی کامل به ذینفعان، دستیابی به حداکثر ثبات و مسئولیت پذیری مدیران در قبال رفتار و گفتارشان، مواردی است که باید به آن توجه کرد. اصلاحات در دستور کار به عنوان مثال، وزارت اقتصاد بالاترین سطح تعامل را با صاحبان مشاغل دارد. در حوزه های مالیاتی، گمرکی، بازار سرمایه، مقررات خصوصی سازی و غیره، این حوزه ای است که باید شرکت ها را جدی گرفت. یعنی وزارت اقتصاد باید 90 درصد روی بهبود کسب و کار و 10 درصد روی بقیه تمرکز کند. وزارت اقتصاد هم باید سه گانه را خودش شروع کند. به عنوان مثال، جایی که شما سیاست های مالیاتی را تعیین می کنید یا سیاست های گمرکی را تعیین می کنید.

یک مثال بزنید. در گمرک سالانه حدود 70 بخشنامه صادر می کنیم در حالی که قانون مقرر کرده است که دفتر تعرفه در بهمن ماه یا حداکثر اسفندماه منتشر شود و صاحبان مشاغل در آینده تکلیف خود را بدانند. این جهات متعدد منجر به حداکثر بی ثباتی و از دست دادن تصمیمات صحیح می شود. این رویه باید پایان یابد. یعنی وزیر اقتصاد باید تلاش کند تا تعامل مستمر و مستمر در تمامی سیاست ها با صاحبان مشاغل و تشکل های جامع و مدنی را به عنوان اقدام اصلی خود بداند. در عین حال خود را در قبال تصمیماتی که می گیرید مسئول بدانید. اگر در ماه گذشته تصمیمی صادر شده یا بخشنامه ای ابلاغ شده و تاجر و واردکننده به دلیل آن تصمیم کالا وارد کرده اند، اما قبل از رسیدن کالا، سیاست ها تغییر کرده و آن واردکننده متحمل ضرر شده است، باید این ضرر جبران شود. بخشنامه ها یا تصمیمات ما باید مدت زمان مشخصی داشته باشند. در واقع باید محیطی مطمئن و پایدار برای صاحبان مشاغل ایجاد کنیم.

در همین حال، سیاست دیگر عدالت است که با میلیون ها شهروندی که پس از سال ها هنوز در بلاتکلیفی به سر می برند، سر و کار دارد. این رویه های سیاست گذاری باید پایان یابد. در حوزه بازار سرمایه نیز با این موضوع مواجه هستیم که گاه دولت با عرضه سهام شرکت های دولتی و یا با فروش اوراق خزانه، وارد بازار سرمایه شده و بخش بزرگی از این بازار را به تصرف خود در می آورد که دامنه را بر بازار تنگ می کند. بخش خصوصی. به این ترتیب فضا یا فرصت های تصمیم گیری، تامین مالی، بورس یا فعالیت بخش خصوصی از بین می رود.

ما نمی‌توانیم شعار حمایت از بخش خصوصی بدهیم یا برای حمایت از بنگاه‌های اقتصادی شعار بدهیم، اما هر جا تصمیم عملی می‌گیریم، تصمیم‌ها جایگاه بخش خصوصی را تنگ می‌کند و آن را به عقب می‌اندازد. طبیعی است که این تقسیم بندی بین زبان، وعده، شعار و آنچه در میدان می گذرد منجر به بی اعتمادی حداکثری و در نهایت به تشکیل یک دولت شکست خورده یا یک دولت ضعیف می شود. یک دولت قوی دقیقاً به این معنی است که می تواند سیاست ها را به درستی تنظیم کند. این به معنای توسعه سیاست‌های درست، توانایی اجرای سیاست‌های درست به خوبی و قوی و پاسخگویی به همه افراد درگیر در سیاست‌ها است. اگر ضرری به آنها تحمیل شد، باید بتوانند این ضرر را جبران کنند، بنابراین نباید طفره بروند، دروغ بگویند، پنهان شوند، دستگیر شوند و آماری دروغ نگویند.

*با توجه به چالش های پیش روی دولت چهاردهم در حوزه اقتصادی، شروع اصلاحات اقتصادی را از کجا می بینید؟

همانطور که گفتم از بهبود مدیریت اقتصادی.

*برخی معتقدند دولت پزشکی باید رفع تحریم ها را آغاز کند و عده ای هم می گویند دولت ابتدا باید روی موضوع تورم و بهبود شاخص های اقتصادی تمرکز کند. به نظر شما دولت چهاردهم باید از کجا شروع شود؟

همانطور که می بینید دولت باید سه مسیر را همزمان دنبال کند. یکی از راه ها کاهش موانع مبادلات اقتصادی و مالی و روابط با جهان است که بخشی به دلیل رفع تحریم ها و بخشی به دلیل پذیرش توافقات مالی بین المللی مانند گروه ویژه اقدام مالی است. یک راه بهبود حکومت داری و راه دیگر بازسازی نهاد دولتی است. این سه مسیر باید موازی یکدیگر باشند. یعنی اگر لغو تحریم ها به تعویق بیفتد یا با مشکلات و موانعی مواجه شود، بهبود حکمرانی اقتصادی در داخل و بازسازی نهاد دولت به هیچ وجه نباید به تعویق بیفتد.

تخمین زده می شود در حالی که حدود 70 درصد شرایط کنونی ناشی از تحریم ها و تنزل سطح روابط با جهان و زیرساخت های گران قیمت و بسیار فاسد مانند اعتبارات و روش های پنهان دور زدن تحریم ها است، حدود 30 درصد از مشکلات مالی امروز ایران است. ریشه در حکمرانی دارد و اقتصاد بدی دارد. البته در اینجا دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. دیدگاهی مبنی بر اینکه بدون لغو تحریم ها نمی توان بهبودی در مدیریت اقتصادی داشت و نمی توان سیاستی برای بهبود رشد اقتصادی یا کاهش تورم و بیکاری اعمال کرد. دیدگاه دوم که به شدت به آن اعتقاد دارم این است که حتی با تحریم هم می توانیم روابط بین المللی بهتری داشته باشیم، هم مدیریت اقتصادی را در داخل بهبود بخشیم و هم می توانیم سیاست های کیفی و موثرتری را اجرا کنیم. این بدان معنا نیست که لغو تحریم ها باید اولویت بعدی باشد. با تمام توان و توان خود باید رفع تحریم ها را در دستور کار قرار دهیم، اما از همان روز اول بهبود حکمرانی باید جدی گرفته شود.

ببینید، یک مثال بسیار واضح این است که بسیاری از مؤسسات ارائه دهنده خدمات زیرساختی یا برخی از مؤسسات بزرگ اقتصادی ثبت شده و مؤسسات اقتصاد هویتی و میراثی، در سال های گذشته عملکرد بسیار ضعیفی داشته اند و این عملکرد به دلیل هیچ عامل دیگری نیست. از مدیریت و هیچ. سیستم های مدیریتی باید بهبود یابد و مدیران باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. به عنوان مثال، اگر شرکتی 3.4 سال پیش 3000 میلیارد تومان سود انباشته کرده بود و اکنون 35000 میلیارد تومان بدهی انباشته کرده است یا زیان انباشته بزرگی معادل 10000 میلیارد تومان داشته باشد، از سوی دیگر شرکت های رقیب آن روشنی عملکرد خوبی داشته اند. در همین دوره به وضوح به نظر می رسد که عملکرد این شرکت به شدت فاجعه بار و فاجعه بار بوده است. این به وضوح به دلیل ضعف مدیریت است و می توان آن را اصلاح کرد. بر این اساس، من معتقدم که حداقل 30 درصد از عملکرد اقتصادی را می توان با بهبود حکمرانی و ایجاد شفافیت و پاسخگویی در عملکرد بخش عمومی بهبود بخشید.

افشای مهمترین اغتشاش در دولت پزشکان/ دولت جدید اصلاحات اقتصادی را از کجا آغاز کند؟

* در چند دهه گذشته به دلیل تحریم ها، تورم و حتی درگیری های انرژی، یک سری گروه ها شکل گرفته اند که از این شرایط استفاده کرده و حتی قدرتمند شده اند. به نظر شما یکی از مهمترین موانعی که آقای پزشکیان و دولتش با آن مواجه خواهند شد کسانی هستند که از محاصره، تورم و نارضایتی منتفع می شوند؟

من قاطعانه می گویم که یکی از اصلی ترین گروه های مداخله گر در دولت پزشکی، ذینفعانی هستند که در گذشته و با توجه به سردرگمی سیاسی و اقتصادی یا تحریم ها و شرایط جزیره ای که اقتصاد ایران ایجاد کرده بود، سعی کردند در کنار آنها بایستند. منافع و مصالح بالاتر در این سالها برده بودند. این گروه مطمئناً در برابر هر نوع بهبود حاکمیتی یا رفع تحریم ها مقاوم هستند. البته طبیعی است که مقاومت یا مقابله آنها با اصلاحات پزشکیان و دولت چهاردهم به خاطر از دست دادن منافع نیست، بلکه کاملاً مشخص است که چه منافعی پشت حرف و عمل آنهاست. این مهم ترین نگرانی برای آینده است. چه در مورد انرژی، چه در مورد خودرو، چه در مورد نرخ ارز، چه در مورد زیرساخت های اقتصادی یا کالاهای اساسی، در همه زمینه ها گروه های ذینفعی وجود دارند که از شرایط اجتناب ناپذیری که در طول دوره ایجاد شده به دست آورده اند، منافع زیادی به دست آورده اند. دوره محاصره .

اصلاحات تدریجی اقتصادی اجتناب ناپذیر است و با ایجاد شفافیت، رفع موانع و بهبود حکومت داری، منافع ویژه گروه های خاصی کاهش می یابد. امیدواریم آقای مزیکیان با گفت و گوی جدی با مردم بتواند سرمایه اجتماعی شکل گرفته در جامعه و اعتماد و امیدی که در بین مردم بازآفرینی شده است را حفظ کند و با کمک خود بتواند بخش بزرگی از مشکلات را پیروز شود.

* به نظر شما این گروه های ذی نفع چقدر در دستکاری اقتصاد موثر هستند؟

اما با تمام ابزاری که در اختیار داشتند، به تداوم این وضعیت خطرناک و غیرقابل کشف کمک کردند.

* در صحبت های برخی سیاسیون با پیشنهادهایی مانند دیوار کشی در سراسر کشور مواجه شدیم. فکر می کنید این گونه افکار تا چه اندازه به اقتصاد کشور لطمه زده است؟

دنیای امروز دنیای دیوارها نیست. می توان گفت که حداقل در سه دهه اخیر نرخ رشد تجارت بیشتر از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی جهان بوده است. تجارت به محرک اصلی رشد اقتصادی تبدیل شده است. نه تنها تجارت، بلکه تولید از کشورها به زنجیره های ارزش جهانی قوی و به هم پیوسته منتقل شده است. این بدان معناست که کشورها در تلاش برای به دست آوردن سهمی در این زنجیره ارزش جهانی هستند. حتی اگر این سهم 0.3 یا 0.1 درصد باشد. امروزه تولید کالا و خدمات تنها در یک کشور انجام نمی شود، بلکه در تعداد زیادی از کشورها تولید می شود که همگی به شکل گیری محصول نهایی کمک می کنند. این تصویر دنیای امروز است. امروزه کریدورهای مالی و تجاری عامل اصلی تعیین کننده وضعیت و سطح مبادلات اقتصادی کشورها هستند و این کریدورها به اطراف ما هجوم آورده اند. ما تقریباً به یک شکاف ژئواکونومیک ژئواکونومیک بین این کریدورها تبدیل شده ایم و این وضعیت را به وضعیت جزیره ای تبدیل کرده ایم که سهم ما در اقتصاد جهانی و تجارت جهانی به تدریج به 0.2 درصد رسیده است. یعنی در دوران تحریم مدام کوچکتر شده ایم. محاصره بدترین وضعیتی بود که می توانست برای ما پیش بیاید و بدون اینکه در معرض وضعیت جنگی قرار بگیریم و از آن اجتناب کنیم، به طور غیرمستقیم وضعیت بسیار بدتری را بر ما تحمیل کرد و آثار آن به تدریج و آرام آرام بر زندگی و اعمال ما تأثیر گذاشت. مغز استخوان . به همین دلیل است که می گویم هیچ گزینه ای مهم تر از کنار گذاشتن تحریم ها و محدودیت ها نیست. به همین دلیل است که می گویم با توجه به تصویری که از جهان امروز و منطقه اقتصادی پیرامون خود می بینیم، تنها راه حضور و بقای آبرومندانه در اقتصاد جهانی، ایفای نقش فعال در اقتصاد جهانی است. سیستم

من با تمام قاطعیت می گویم که امروز هیچ تصمیمی مهمتر و ضروریتر از خروج از محاصره و محدودیت های مالی و تجاری اعمال شده بر ما نیست. بار دیگر تاکید می کنم که هیچ تصمیم عاقلانه ای برای حفظ عزت ملی و برای ایران مهمتر از ایفای نقش فعال در اقتصاد جهانی نیست. این اقدام در قالب پیوستن به زنجیره های ارزش جهانی و پیوستن به کریدورهای تجاری و مالی فعالی است که از اطراف ما می گذرد. ما باید در این امور مشارکت جدی داشته باشیم. در غیر این صورت، نفوذ ما نه تنها در عرصه اقتصادی، بلکه در عرصه سیاسی در عرصه بین‌المللی کاهش می‌یابد و به کشوری ناکارآمد در جهان تبدیل می‌شویم.

ما باید با تمام توان این مسیر را دنبال کنیم و به عنوان بازیگران این روندهای جدید اقتصاد جهانی – چه روندهای تکنولوژیکی و چه روندهای تجاری و مالی – سعی کنیم حداکثر سهم را داشته باشیم.

افشای مهمترین اغتشاش در دولت پزشکان/ دولت جدید اصلاحات اقتصادی را از کجا آغاز کند؟

*به نظر شما مهمترین برنامه دولت چهاردهم در حوزه منازعات به ویژه درگیری های انرژی چیست؟

به نظر من باید به دولت او اجازه پاسخ به این سوال را بدهیم. ایشان از ابتدا گفتند سیاست های من برای حل مشکل کشور دو منبع و منشأ دارد. یکی از آنها سیاست های برنامه هفتم و دیگری تشخیص کارشناسی در تعامل با سیاست های مصوب است. ما باید تصمیم گیری در مورد این مسائل را به همکاران کلیدی وی در دولت بسپاریم.

223225

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *