اخبار اخبار فرهنگی

دفاع از مجوزهای امضا شده در حوزه موسیقی مهمترین مطالبه/ مردم خالصانه دلسوز این آب و خاک هستند/شجریان دوست داشت آوازی غیر از تقلید از خود بشنود

تبلیغات بنری


پریسا ساسانی: داریوش پرنیکان، عضو هیئت مدیره خانه موسیقی، استاد دانشکده موسیقی و سرپرست گروه موسیقی شهنازی همزمان با رای اعتماد شورای اسلامی به آقای عباس صالحی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد وی در آخرین مصاحبه خود با خبرگزاری الخبر به بیان برخی از انتظارات علاقه مندان به موسیقی تار و نوازنده تار و مدرس موسیقی در خصوص آموزش این هنر پرداخت.

پرنیکن در این گفت و گو انتظارات اهالی موسیقی را در سه حوزه حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از هنر موسیقی و همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم برای ساماندهی علمی مطرح کرد. و فعالیت های علمی موسسات عملی و آموزشی دارای مجوز از وزارت علوم در زمینه موسیقی و انتظارات اهالی موسیقی متناسب با تحولات جامعه و در راستای خواسته های مردم بیانیه ای دادند و تاکید کردند که آقای عباس صالحی وزیر فرهنگ است. اداره ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم از نظر تحولاتی که پیش خواهد آمد با اداره این وزارتخانه در دولت دوازدهم متفاوت خواهد بود.

* جناب آقای برنیکن با توجه به آشنایی جناب آقای عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ حضور ایشان به دلیل تغییراتی است که در سطح مطالبات اهالی هنر رخ داده است که بازتابی از خواسته های مردم است. چه امتیازی می دهید؟

می خواهم بگویم آقای صالحی فردی مهربان و دوست داشتنی هستند و در مدتی که وزیر بودند بسیار متواضع بودند. اما این ویژگی های مثبت لزوما به معنای توانایی جامع برای مدیریت مسئولیت محوله نیست. بنابراین معتقدم او باید نظارت ویژه ای بر مدیران میانی و معاونان خود داشته باشد تا بتواند به طور متوسط ​​همه انتظارات را برآورده و اجرا کند. از این منظر معتقدم انتخاب مدیران میانی و دستیار برای هر یک از هنرهای تحت مدیریت خود باید مورد نظر اتحادیه های صنفی مربوطه باشد. زیرا بدون مشورت با اتحادیه کاری نمی توان انجام داد.

* لغو مجوز کنسرت توسط عوامل غیرمسئول یکی از موضوعاتی است که همواره دوستداران موسیقی را آزار می دهد. در این بخش چه انتظاری دارید؟

مهم ترین توقع ما این است که وزیر مجوزی را که مهر و امضا کرده است بایستد و تایید کند هیچ فرد یا نهاد غیرمسئولی حق ندارد خودسرانه از برگزاری مراسم جلوگیری کند و اگر وزیر دارای اختیارات اجرایی باشد باید هنگام امضای آن بایستد. . ، یا استعفای من شخصاً آقای صالحی را دوست دارم و خوشحالم که ایشان در دولت چهاردهم وزیر شدند. اما او باید در نظر داشته باشد که زمانه تغییر کرده است و او باید بهتر از دوره ریاست جمهوری خود در دوره روحانی عمل کند. چون مطالبات اهالی هنر از دولت 11 بیشتر است.

* بحث نمایش دستگاه بعد از چهل سالگی در تلویزیونراهنوز پنج سال قطعی نشده است و این یکی از خواسته های مردم و اهالی موسیقی است. من اینطور فکر نمی کنمراآیا این موضوع باید در فرم درخواست باشدراجدی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بیاید؟

من معتقدم سند ملی موسیقی که اخیرا در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است می تواند راه حلی برای این موضوع خاص باشد. البته موضوع جلوگیری از لغو مجوزهای مختلف از جمله مجوز کنسرت و همچنین نمایش ساز در صدا و سیما نیز در این سند آمده است و وزیر ارشاد باید پیگیر اجرای آن باشد. تضمین می کند.

*این موضوع در گذشته مطرح نشده بود؟

موضوع ظهور این ساز در رسانه ملی یکی از موضوعاتی است که اهالی موسیقی همواره مطرح می کنند. اما ممکن است هرگز به یک درخواست تبدیل نشده باشد. ببینید در سال 1381 که آقای احمد جامعه مسجد وزیر فرهنگ و ارشاد بودند از ما به عنوان نمایندگان هنر موسیقی دعوت کردند که در دیداری ویژه با رهبری و همین طور سایر هنرمندان در مورد این هنر صحبت کنیم. برای شرکت در این جلسه نیز دعوت شدند و من نیز با شرکت در این جلسه موافقت کردم. بعد از رفتن ما متوجه شدم که این یک جلسه خصوصی نبود بلکه یک جلسه عمومی بود که ما را به عنوان هنرمند در ردیف اول قرار دادند. هر یک از هنرمندان تئاتر و سینما در مورد حوزه های مربوط به خود صحبت کردند و من فکر می کردم شرم آور است که در این شرایط از موسیقی صحبت نکنم. در آن گفتگو اولین نکته انتقادی که مطرح کردم همین موضوع بود که بعدها از تلویزیون پخش شد و تبدیل به کتاب شد. در آن جلسه تاکید کردم که رادیو و تلویزیون موسیقی را مبتذل کرده است و آنچه به عنوان موسیقی از صدا و سیما پخش می شود، ریشه موسیقی را تحت تأثیر قرار داده است و آن را با زمان قبل از انقلاب مقایسه کردم و گفتم هیچ کدام از هنرمندان مشهور موسیقی حاضر نشد در رادیو و تلویزیون ظاهر شود. اما وقتی به کنسرت می روند، ساز و نوازنده را از نزدیک می بینند. آیا این یک تناقض نیست؟ وقتی نواختن آلات موسیقی و تماشای آن در کنسرت ها حرام نباشد چه اتفاقی می افتد؟ اما آیا فیلمبرداری در تلویزیون ممنوع است؟ در حالی که مدام از تهاجم فرهنگی صحبت می کنیم، به این ترتیب جلوی گسترش فرهنگ اصیل ایرانی را گرفتیم.

* برگردیم به سند ملی موسیقی. آیا به نظر شما مفاد این سند می تواند مشکل نمایش مولد تصویر روی صفحه تلویزیون را حل کند؟

سند ملی موسیقی به تصویب شورای عالی فرهنگی انقلاب اسلامی رسیده و باید در این دولت اجرایی شود. حقیقت این است که بخشی از مطالبات ما از دولت چهاردهم به این موضوعات مربوط می شود و امیدوارم آقای مزیکیان این اراده را به کار گیرند تا امور هنر را به اهالی فرهنگ و هنر بسپارند. اگر او این کار را انجام دهد، می توانیم امیدوار باشیم. رئیس جمهور در شورای سیاستگذاری تلویزیون هم نماینده دارد و این موضوع باید به عنوان یک مطالبه جدی مطرح شود. زیرا این درخواست شخصی نیست و مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و لازم الاجرا است.

* پروفسور پرنیا یکی از اعضای هیئت مدیره مجلس بودرا موسیقی احتمالاً می دانید که خانه موسیقی به عنوان یک مرجع رسمی چقدر در تدوین سند ملی موسیقی نقش داشته است.

همانطور که مشاهده می کنید هنرمندان زیادی در نگارش این سند حضور داشتند و در جلسات کمیته فرهنگی شورای عالی موسیقی به ریاست آقای ایمانی خوشخو نظرات خود را ارائه کردند و اساساً آقای نوربخش عضو کمیته فنی بود. شورای انقلاب فرهنگی و چندین جلسه این کمیته در خانه موسیقی برگزار شد و در این راه تعاملات زیادی داشتیم. در این زمینه دوستان ما نقدهایی به این سند ملی در حوزه موسیقی داشته اند که هر کدام قابل احترام و قابل تامل است. اما هر موضوعی یک قدم اول دارد و اگر این سند مصوب فرصت بررسی و اجرا داشته باشد، می بینید که نکات خوبی در آن نهفته است. تجربه چند سال گذشته نشان داده است که نمی توان جلوی مطالبات را گرفت. چرا که مردم واقعاً به این کشور و خاک خود اهمیت می دهند و بدون تلاش خانواده ها و هنرمندان، فرهنگ موسیقی ایرانی به فراموشی سپرده می شد. اما خوشبختانه مردم آنقدر از این فرهنگ حمایت کرده اند که در جشنواره جوانان شاهد استعدادهای بزرگی از نقاط مختلف ایران هستیم.

* بحث آموزش یکی از عوامل مهم در حفظ هنر موسیقی است. با توجه به ظاهر استاد در این زمینه به این مقوله چه امتیازی می دهید؟

خوشبختانه موضوع آموزش از گستره خوبی برخوردار است و امروزه شاهدیم که حتی در شهرهای کوچک آموزشگاه های موسیقی وجود دارد و در تهران حدود هزار آموزشگاه موسیقی وجود دارد که نشان از پذیرش کلاس های مختلف برای فراگیری هنر موسیقی دارد. اما من به عنوان یک نوازنده دغدغه و تناقض زیادی در آموزش موسیقی می بینم و در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هماهنگی نهادهای متولی موسیقی و وزارت علوم باید این امر را ترتیب دهند.

دفاع از مجوزهای امضا شده در عرصه موسیقی مهمترین خواسته است/ مردم دلسوز این سرزمین هستند/ شجریان دوست دارد آهنگی غیر از تقلید از خودش بشنود.

* چگونه؟

همانطور که می بینید در حال حاضر موسساتی به نام کار و دانش یا دانشکده های علمی و کاربردی هستند که فارغ التحصیلان فاقد صلاحیت در رشته های هنری از جمله موسیقی هستند و چون با دانشجویان جوان این رشته سروکار دارم، تخمین می زنم که اکثر دانشجویان این موسسات فارغ التحصیل شده اند، اندازه دانش آموزی که او فقط سه ماه در مدرسه حضور داشته و نمی تواند ساز بزند، این موضوعی است که وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با هماهنگی یکدیگر به آن رسیدگی کنند. این موضوع مهم قطعا یکی از خواسته های ما خواهد بود.

* جناب پرنیاکان سوال آخر که اتفاقا به نوعی آموزشی است. نحوه نواختن پیانو شما و سایر هنرمندان منحصر به فرد می شود، امضای هر یک از بزرگسالان. به این معنی که هر یک از اساتید تار بر روی ساز می نوازند; اما ماهورنواسی پرنیکن با ماهورنواسی علیزاده یا لطفی متفاوت است.

هر انسانی باید بیان خود را در موسیقی بیابد و برای رسیدن به این بیان مراحلی وجود دارد. یک مرحله زمانی است که دانش آموز فن دروس درسی را می آموزد، در مرحله دیگر باید از استاد خود و سایر اساتید تقلید کند و در مرحله سوم باید به سراغ آثار گذشتگان رفته و از آنها نیز تقلید کند. ببینید روش تدریس من این است که هر فردی که برای آموزش به من مراجعه می کند حداقل 10 سال پیش من بماند. به این ترتیب هنرجو مدتی کلاس ها را یاد می گیرد و وقتی تمام شد ما برمی گردیم و جزئیات را یاد می گیرد و تمرین می کند و من با او ساز می زنم و جزئیات را آموزش می دهم و بعد به دوره عالی می رسد که در در طول دوره به بازسازی یا تکثیر می رسیم و من با هنرجویان روی تمام مکتب ها و شیوه های نوازندگی سازهای زهی استادکاران از آقا حسینقلی خان تا درویش خان کار می کنم، سپس به شهناز، نی داود می رسیم. ، یحیی خان زربانجا و حتماً کارهای جناب شهناز بیجا خانی را بازآفرینی می کنیم و تا ملکه ذهن شوند تکرار می کنم.

* پس چگونه برخی از نوازندگان جوان لحن را به همان شیوه یاد می گیرند؟رامال خودش می ماند و جاده نمی شود؟

چون در سنت باقی می مانند. ببینید آقایان علیزاده، لطفی، طلایی و خادمی هم از شاگردان آقای شهناز بودند. اما هیچکدام مثل آقای شهنازی ساز نمی زنیم و هر کدام سبک خودمان را داریم. در عین حال، همه ما در مدرسه آقای شهنازی به روش های مختلف ساز می نوازیم و به بیان شخصی خود رسیده ایم. من از زاویه ای دیگر به این موضوع می پردازم: اگر رمان های جلال آل احمد را با رمان های بزرگ علوی یا محمود دولت آبادی مقایسه کنید، متوجه می شوید که همه آنها رمان می نویسند، اما ساختار، شیوه بیان و فرمول بندی آنها با رمان های بزرگ متفاوت است. رمان یکدیگر اما متاسفانه بعد از نسل ما اغلب به ورطه تقلید می افتند. در نتیجه مثلاً همه شاگردان حسین علیزاده می خواهند مثل او ساز بزنند و همین طور شاگردان لطفی.

در زمینه خوانندگی هم همینطور است. یعنی آقای شجریان قله ای درست کرده که همه خواننده های جوان می خواهند مثل آن بخوانند. یک بار یکی از این خواننده ها مثل شجریان در تالار الوحده می خواند و من کنارش نشسته بودم که می گفت حسرت شنیدن خواننده ای را دارد که مثل من نخواند که این موضوع مهمی بود. به آثار خوانندگان باستانی گوش کنید، متوجه می شوید که القوامی به گونه ای می خوانده است، الخوان سازی به گونه ای دیگر و ایرج و گلبایجانی به گونه ای دیگر می سرایند. زیرا به زبان و بیان خود دست یافته اند. ماندن در مرحله تقلید به دلیل عدم عمل و عدم انتخاب است.

5757

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *