اخبار اخبار عمومی

عوامل نالایق شهرداری،تهران را به توبره کشیده‌اند

تبلیغات بنری

جواد مرشدی:دوشنبه گذشته ماموران شهرداری تهران ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران را تخلیه و قفل کردند، گویی شهردار تهران که در تبلیغات انتخاباتی از جلوگیری از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری صحبت می کرد، حالا وارد ساختمان شده است. این رشته به صورت عملی و بر اساس شعار و برای بهره مندی از نظر کارشناسان، کار بر روی عدم بهره وری دولت چهاردهم از نگاه نخبگان این حوزه را آغاز کردند و آنها در راه دستیابی به برخی از شعارهای پزشکیان سنگ اندازی کرد.

البته به نظر می رسد این شیوه برخورد با نخبگان و صاحب نظران نیز مانند گذشته باشد، اما سال گذشته در زمان مدیریت دولت قبل تعدادی از نیروهای شهرداری از مدیران خانه اندیشمندان بشردوستان خواستند تا وسایل خود را جمع کنند. و دستان آنها بالای ساختمان شهرداری. بالاخره صحبت های شهرداری شنیده شد و این مکان پس از 12 سال تخلیه و بازگردانده شد.

اکنون انجمن جامعه شناسان که از دهه 70 فعالیت خود را آغاز کرده و بیش از 4000 عضو دارد که 500 نفر از آنها جامعه شناس هستند، از شهرداری تهران عصبانی است و شاهد خشونت های خانه به خانه است.

سعید مظفر که پیش از این دستور تخلیه ساختمان این انجمن را خلاف قانون و برخورد نادرست با نهاد علمی می دانست، در گفت و گو با خبرگزاری رابو گفت: در این مدت خیلی صحبت کردیم. ما شعرهایی ارائه کردیم که نباید این کار را بکنند و این درست نیست، اما خودشان این کار را کردند.

رئیس جامعه اجتماعی ایران با بیان اینکه کاری که انجام دادند پیامی برای انجمن بود، گفت: پیام فقط به انجمن نیست بلکه به آقای پزشکیان هم هست و پیام به دولت جدید آقا ما هستیم. ما شوخی نمی کنیم، خودمان کارمان را انجام می دهیم، ادامه می دهیم، حالا بیایی یا نه فرقی نمی کند. مهم این است که قبلا هم گفته ایم نهادهای مدنی باید شهر را ترک کنند و روش های اداره شهر باید کاملا ضد مردمی باشد و این کار را ادامه می دهیم.

شرح این گفتگو را بخوانید:

دوشنبه گذشته دفتر جامعه اجتماعی ایران توسط شهرداری تهران تخلیه و تعطیل شد دلیل این نوع تعامل بین شهرداری و انجمن چیست؟

انجمن اجتماعی و بسیاری از نهادهای مدنی دیگر به عنوان نهادی می‌توانند بخشی از وظایف مغفول مانده شهرداری‌ها را در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری و شهروندی پوشش دهند که مدیریت شهرداری یا شورای شهر وقت بخواهد به این امور رسیدگی کند و اجازه دهد. چنین مکان هایی فرصت های بزرگی را برای شهر ایجاد کردند.

در آن زمان این بحث مطرح شد که شهرداری وظایف بسیار اساسی تری دارد، یعنی اساساً حتی اگر بخواهید از بدنه شهر مراقبت کنید، مردم در این بدنه زندگی می کنند، جامعه زنده و پویا است و مردم در آن زندگی می کنند. این بدن دخالت این افراد در سرنوشت خود، بدون همکاری جمعی، از نظر اجتماعی در سطح محله یا سطوح بالاتر، اساساً حتی اصلاح بدنه شهر ممکن نخواهد بود، زیرا شهر در هر صورت متعلق به همه شهروندان است و نه فقط به شهرداری که فقط می خواهد به امور فیزیکی اش رسیدگی کند. این رویکرد در دنیا حائز اهمیت است و در ایران نیز در دوره هایی اهمیت پیدا کرده است، گاهی دولت ها یا شوراهای شهر بودند که چنین رویکردی را به ویژه در تهران مهم و ضروری می دانستند.

یعنی کاری که خود شهرداری ها برای توسعه حوزه اجتماعی و فرهنگی شهر باید انجام می دادند توسط یک سری نهاد خیلی راحت و با در اختیار گذاشتن مکانی مثلاً خانه هنرمندان یا مثلاً خانه هنرمندان پوشش داده شد. خانه متفکران علوم انسانی یا چیزی مشابه این مناطق مغفول عملاً تحت پوشش قرار گرفتند و شهر واقعاً به شهری زنده تبدیل شد که هم نخبگان و هم نفوذ در آن تأثیر تعیین کننده داشتند. حضور نخبگان در یک مؤسسه خصوصی، خانه هنرمندان، خانه اندیشمندان بشردوستانه یا خانه ها و مؤسسات اجتماعی، علمی و هنری از هر نوع. اصولاً می تواند نخبگان را به نوعی درگیر فعالیت های شهری کند و آنها هم برای یک زندگی خوب، یک شهر خوب، یک محله خوب به کمک شهرداری بیایند. این اتفاق افتاد و این خانه ها یا این نهادهای مدنی با کمک شهرداری در شهر ایجاد شد و بیشتر این نهادهای مدنی داوطلبانه بودند.

که در سال گذشته نیز شاهد چنین مشکلی برای اندیشمندان خانه علوم انسانی بودیم که نخبگان راهپیمایی هایی ترتیب دادند و مطالباتی را مطرح کردند اما نتیجه نداد. انجمن جامعه شناسی ایران چه برنامه ای برای حل این مشکل دارد؟

به طور کلی رویکردی که در شهرداری نسبت به دخالت نخبگان، مردم و شهروندان در زندگی اجتماعی شهرشان وجود داشت از بین رفته است. امروز شهردار تهران و عوامل منصوب از سوی این سازمان و متاسفانه شورای شهر که در رابطه با این شهر یا منفعل یا ضروری است، دیگر آن احساس اجتماعی و دستگاه تنفسی را که در جامعه وجود داشت، فرهنگی ندارند. یا حوزه های هنری در حال از بین رفتن هستند.

از سوی دیگر متأسفانه افکار عمومی که باید به نوعی در مدیریت مهم و راهبردی کشور نقش آفرینی کند، برای مدیران امروزی جنبه عربی ندارد. قبل از این اتفاقات که شهرداری به عبارتی سعی می کرد حتی این مناطق داوطلبانه را تعلیق کند و مکان آنها را اشغال کند، افکار عمومی بسیار فعال بود. تلاش شد، رسانه ها آمدند و کار کردند، اما به نظر می رسد قدرت این گروه ربطی به مردم ندارد. اساسا قدرت آنها خارج از اراده مردم است و جایی برای مردم و نخبگان قائل نیستند. از آنجایی که در حد و اندازه نیستند، درک و شعورشان زیاد نیست، به عبارتی دیگر کاری ندارند. در این مدت خیلی صحبت کردیم و کلماتی را معرفی کردیم که این کار را نمی کند، درست نیست، اما آنها کار خودشان را کردند.

بنابراین اعتقاد به اینکه افکار عمومی در عملکرد این افراد تاثیر دارد، خیر، اینطور نیست. به نظر می رسد افکار عمومی با مولفه های اساسی شعار پیوند خورده است یا به عبارتی مردم محور اصلی و رویکرد حاکمان هستند در جامعه ای که اساساً قدرت بدون هیچ گونه حمایت مردمی است به افکار عمومی از بالا توجه کنید، و نه در درجه اول، آن چه برای آنها مهم است، غارت شهر است.

با این حال، این است به نظر شما امیدی به افتتاح این انجمن نیست؟

نه من معتقدم تا زمانی که این نوع تفکر در بین مدیران شهری و حتی مدیران کشورمان وجود دارد، امیدی به بهبود اوضاع نیست. نکته اصلی مردم هستند. انجمن ها، نهادهای مدنی و… زمانی می توانند نقش داشته باشند و تأثیرگذار باشند که اساساً مردم محور موضوع اصلی باشند. در کشوری که حاکمیت آن ربطی به مردم ندارد و مردم از اختیارات خود چه در سطح شهرداری و چه در سطوح دیگر برخوردار نیستند، فکر نمی کنم این اختلافات تاثیری داشته باشد، اما نقش خود را ایفا کردند.

این تا حد زیادی وظیفه ما را مشخص می کند و وظیفه نخبگان را مشخص می کند که مدیریت این کشور قابل اصلاح نیست. برخلاف کسانی که معتقدند اصلاح پذیر است، این دولت به هیچ وجه قابل اصلاح نیست. به همین دلیل فاصله هر روز بیشتر می شود و برای زنده ماندن از روش هایی استفاده می کند که همان روش های طرد است. شما می بینید که در خیابان به زنان ظلم می شود، در دانشگاه به دانشجویان ظلم می شود، نهادهای مدنی در شهر ظلم می شوند و در مطبوعات افرادی که تلاش می کنند شرایط غیرقابل تحمل جامعه و فسادی که در حال وقوع است را به نمایش بگذارند، ظلم می شوند. آنها را دستگیر و زندانی می کنند، نه کسانی که فساد می کردند، نه کسانی که علیه مردم و منابع مردم کار می کردند. تمرکز بر این است که چرا این چیزها را می‌پرسید.

بنابراین هر که بخواهد امروز با مردم باشد متهم است. امروز کسانی که پشت سرشان هستند متهم اصلی هستند. در انتخابات اگر معلوم شود که فرد بیشترین اعتبار را از مردم می گیرد، در همان زمان او را می زنند.

منظورم این است که آیا این نوع تصمیمات را در برخورد با پزشکیان می دانید؟

بله، حالا ببینید چه تحرکاتی علیه آقای مادزیکیان و همه موکلانش صورت گرفته است؟ به نوعی می توان گفت مشارکت حداکثری اتفاق نیفتاده و حداقل مشارکت مردمی را نشان نمی دهند و تلاششان این است که به آقای مادزیکیان و همه عوامل اطراف او حمله کنند و بدنام کنند. اول در مورد دکتر و بعد خودش. کاری که برای جامعه انجام دادند پیامی دارد.

پیام ایشان فقط به انجمن نیست، پیام ایشان به آقای مدزیکیان، پیام ایشان به دولت جدید آقا، ما شوخی نداریم، کار خودمان را انجام می دهیم، ادامه می دهیم، حالا بیایی یا نیایی فرقی نمی کند. ; مهم این است که قبلاً هم گفته بودیم که نهادهای مدنی باید شهر را ترک کنند و روش های اداره شهر باید کاملاً ضد مردمی باشد و این کار را ادامه می دهیم. شهرداری از قبل مخالف انجمن بود و فرض بر این است که وقتی دولت جدید بیاید بفهمند هوای پاک از راه رسیده است و باید رویکردشان را تغییر دهند. نه، نه تنها تغییر نکرده اند، خیلی راحت شمشیر را کنار گذاشته اند، در مطبوعات خود به دولت حمله می کنند و در جاهای دیگر نهادهایی دارند که می بینند می توانند به دولت کمک کنند و در کشور مؤثر باشند. روند فعالیت های دولت و آنها اعتصاب می کنند و کار خود را انجام می دهند.

47212

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *