رسول السلیمی: پیچیدگی مذاکرات برای احیای برجام در سال 1400 به این دلیل بود که مذاکرات در شرایط غیرمستقیم با آمریکا انجام می شد و دولت جدید در آمریکا در طرف مقابل کار می کرد و تلاش می کرد خواسته های خود را تحمیل کند. در مورد ایران . اما مذاکره کنندگان ایرانی به رهبری آقای عباس عراقچی با ابتکاراتی توانستند امتیازات و مطالباتی را از طرف ایرانی به طرف آمریکایی تحمیل کنند. جزئیات این مذاکرات و نحوه حل و فصل قراردادهای پیچیده در کتاب «قدرت مذاکره» (انتشارات رسانه – صفحه 169) نوشته دکتر عراقچی آمده است.
رئیس تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات احیای برجام با اشاره به بن بست نوشت: در این شرایط، طرفین به طور غیررسمی درباره نحوه خروج از بن بست صحبت می کنند و مردم نیز مسئولیت خود را برای بیان مواضع خود نادیده می گیرند. ایده ها و پیشنهادات. در این جلسه افراد مسئولیتی در قبال حرف ها و پیشنهادات خود ندارند، هر فردی هر راه حلی که به ذهنش می رسد را بیان می کند، حتی راه حل هایی که غیر ممکن به نظر می رسد. این پیشنهادات صحیح بوده و مکمل یکدیگر هستند. هر پروپوزال ممکن است به پیشنهادهای دیگری منجر شود یا جرقه ای جدید در ذهن سایر اعضای جلسه ایجاد کند، برخی از پیشنهادات ارائه شده ممکن است در ابتدا موفق نباشند، اما در جلسات طوفان فکری پخته شده و با پیشنهادات و ایده های دیگر مخلوط می شوند. هم افزایی رخ می دهد. بنابراین معمولا در این جلسات هیچ نظری به راحتی رد نمی شود. گفتگوها تا رسیدن به راه حل های قابل اجرا ادامه می یابد و سپس مذاکره کنندگان این ایده ها و راهکارها را به تصمیم گیرندگان و مقامات بالاتر آنها منتقل می کنند.
او برخی از پیشنهادها را «پیشنهادهای احمقانه» توصیف میکند و تاکتیکهای مورد استفاده در مذاکرات را توضیح میدهد که در آن مذاکرهکنندگان به راهحلی برای شکستن بنبست میرسند، راهحلی که در نگاه اول جزئی، ناکارآمد، غیرعملی و حتی احمقانه به نظر میرسد. عراقچی به عنوان نمونه از «پیشنهادهای احمقانهای» میگوید که در مذاکرات وین مطرح کرد که گره مذاکراتی را باز کرد که در نهایت توانست منافع زیادی برای ایران به همراه داشته باشد.
در پایان مذاکرات، زمانی که حل مشکل به اصطلاح ابعاد نظامی احتمالی ابعاد بالقوه برنامه هسته ای ایران به بن بست رسید، در مقطعی قابل حل نبود و حل شده بود. او در Negotiating Power می نویسد. این یک افتخار برای هر دو طرف شد که یک پیشنهاد مصالحهای که ساده به نظر میرسید اما غیرممکن به نظر میرسید، میتوانست مشکل را حل کند. شوخی اگرچه او نپذیرفت، اما پس از چند لحظه مکث و حرکات کوتاه صورتش، احساس کردم در تهران باید ادامه دهم و وقتی موضوع را مطرح کردم، ابتدا به شدت او را رد کردند و حتی با صراحت گفتند: این پیشنهاد احمقانه ای که به او دادی؟»
این دیپلمات باتجربه کشورمان با تاکید بر اینکه از این موضوع منصرف نشد و به پیگیری آن ادامه داد، نوشت: در جلسات عالی آن را پیگیری کردم و جنبه های مختلف آن را برای حضور در دور بعدی مذاکرات تحلیل کردم وقتی دکتر ظریف با من تماس گرفت و با خنده گفت که پیشنهاد احمقانه شما تایید شده است. مذاکرات با رضایت همه طرفها حل شد: «یک پیشنهاد غیرمنتظره و شاید غیرعاقلانه در نگاه اول موفق به شکستن بنبست مذاکرات و بستن یک موضوع دشوار در شورای حکام شد.»
عراقچی در بیان خاطره ای دیگر از نحوه خروج از بن بست، نمونه ای از ابتکارات خود را بیان می کند که ترامپ بعداً از آن به عنوان یک نکته منفی برای مذاکرات یاد کرد. او می نویسد: «یک نمونه از راه های نوآورانه برون رفت از بن بست، اتفاقی است که در بحث تبادل زندانیان با ایالات متحده در حاشیه مذاکرات هسته ای برجام رخ داد. اگرچه به ما دستور داده شده بود که در مورد هیچ موضوعی غیر از پرونده هستهای مذاکره نکنیم، اما مذاکره درباره تبادل اسرا به دلیل ابعاد انسانی آن منتفی بود. معمولاً پس از جلسات مذاکره با 51، مذاکرات جداگانه ای با طرف آمریکایی در مورد زندانیان صورت می گیرد تا در نهایت با طرح مبادله تمامی زندانیان دارای تابعیت آمریکایی در ایران با تمامی زندانیان ایرانی در آمریکا یا افراد تحت تعقیب آمریکا موافقت شود. مشخص شد که طرف آمریکایی در جریان اجرای این قرارداد گزارش داده است که برای همه افرادی که باید آزاد کند، به استثنای دو زندانی ایرانی که هیچ راه حل قانونی برای آنها وجود ندارد، راه حل پیدا کرده است. آنها آزاد شدند و ماهیت جرم آنها قابل گذشت نبود و در نتیجه طرح تبادل زندانیان به بن بست رسید و بازگشت به روند مذاکرات سیاسی به بن بست رسید.
عراقچی با طرح ابتکاری خود می گوید: «در این مورد باید ابتکاری برای خروج از بن بست در مذاکرات انجام شود. صادرات.” آنهایی که به دلایل غیرهستهای تحریم شدند و مشمول لغو تحریمهای برجام نبودند، باید از تحریمها خارج شوند. این اولین باری بود که اجزایی غیر از زندانیان در فرمول معامله در جریان تبادل زندانیان گنجانده شد. پس از مدتی آمریکایی ها این پیشنهاد را پذیرفتند، اما این بار گفتند که می توانند بانک سیبیه را از تحریم خارج کنند، اما بانک صادرات را نه! ما دوباره به بن بست رسیده ایم و این بار مورد دیگری را معرفی کرده و پیشنهاد حل یکی از پرونده های دادگاه دعاوی ایران و آمریکا در لاهه را داده ایم. پس از بررسی های فراوان بالاخره آمریکایی ها پذیرفتند که این پرونده مربوط به خرید اسلحه از آمریکا قبل از انقلاب اسلامی به ارزش حدود 400 میلیون دلار بوده و پس از انقلاب به ایران تحویل داده نشده است. پس از مذاکرات پیچیده ای که به تفصیل شرح داده شد، در نهایت این موضوع به نفع ایران حل و فصل شد و سودی به مبلغ 1.3 میلیارد دلار (در مجموع 17 میلیارد دلار نقداً باید پرداخت شود) توافق شد. به ایران، این همان پولی است که به گفته آقای ترامپ در پالت و هواپیمای شخصی به ایران تحویل داده شده است. پرداخت این پول در واقع به دلیل ناتوانی آمریکا در آزادی دو ایرانی زندانی در آن کشور است و علاقه آقای اوباما به ثبت نام یکی دیگر از دستاوردهای حرفه ای او بود.
انتقال تجربیات دیپلمات های مجرب به دیپلمات های جوان در دنیا رایج است و از طریق بازگویی خاطرات یا گردآوری تجربیات در کتاب یا مقاله انجام می شود. عباس عراقچی به عنوان یک دیپلمات مجرب و با تجربه در مدیریت هیئت علمی وزارت امور خارجه و تدریس در دانشگاه های مطرح کشور، کتاب «قدرت مذاکره» را با این هدف در سال 1402 نوشت.
311213
khabaronline به نقل از رابو