مهسا بهداری: 25 تیرماه پس از دو دوره انتخابات، مسعود مازیکیان ریاست دولت چهاردهم را برعهده گرفت. پس از این اتفاق، این انتظار وجود دارد که وزیر فرهنگ و معارف اسلامی و به دنبال آن رئیس سازمان سینمایی تغییر کند و این سوال که این روزها چه کسی به عنوان وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش معرفی می شود، تبدیل به یک سوال شده است. مایه نگرانی است و همه منتقدان و اهالی سینما به نوعی در تلاش هستند تا توجه وزیر آینده و رئیس سازمان سینمایی را به مشکلات کنونی فرهنگ و هنر کشور و سینمای ایران جلب کنند. تقسیم هنرمندان به خودی و غیرخودی، حذف هنرمندان، نگاه خصمانه به جامعه هنری و حضور رانت در سینما از جمله مواردی است که منتقدان به آن اشاره کردند، گروهی تحت عنوان «فهرست اعضای کمیته وزارت فرهنگ و امور اسلامی در دولت چهاردهم.
با تغییر دولت و روی کارآمدن وزرای جدید مطالبات جدی در این زمینه مطرح شد و انجمن کارگردانان سینمای ایران از شعار دولت جدید که برای ایجاد تحولات اساسی در حوزه مدیریت فرهنگی آمده استقبال می کند و حمایت می کند. به فکر مشاور فرهنگی این دولت است که معتقد است دولت فرهنگ است نه فرهنگ دولت، پس خواهان تغییرات است.
1. تسلیت به همه اهالی سینما و عکاسانی که به دلیل عقاید، نظرات و اعتراضاتشان مورد توهین، توقیف و زندان قرار گرفتند.
2. دولت جدید نباید اجازه دهد نهادهای امنیتی و موازی در سینما دخالت کنند.
3. دولت جدید باید فضای امنی را برای فیلمسازان متفکر فراهم کند.
4. می خواهیم قبل از ساخت فیلم هرگونه نظارت را حذف کنیم و باید پروانه ساخت حذف شود.
5. شفاف سازی تمامی مسائل فرهنگی و فشارهایی که بر دولت فرهنگی وارد خواهد شد.
6. مدیریت جدید باید با همه اهالی سینما منصفانه برخورد کند و افراد خودی و بی ابتکار در صنعت سینما را به حساب نیاورد.
7. تمامی فیلم هایی که در سه سال گذشته و سال های گذشته توقیف شده اند باید پروانه نمایش دریافت کنند
8. اگر در سه سال اخیر اداره سینما مجبور به حمایت از سینمای کمدی و عامه پسند شود، قطعا این سینما به نقطه ضعف مدیریت فرهنگی دولت جدید تبدیل خواهد شد، زیرا برخی از کمدی هایی که به نمایش درآمده است. در سه سال گذشته نشان داده اند که اگر در… دولت های قبلی با تحلیل، تبیین و مخالفت مواجه می شدند.
پس از این بیانیه به سراغ عباس یاری، محمود جبارلو و محمدرضا لطفی، منتقد و کارشناس سینما رفتیم تا بپرسیم در حال حاضر علایق سینماگران چیست و هنرمندان عرصه فرهنگ و هنر به ویژه سینما چه انتظاراتی دارند. ، که مدیران در آینده باید پاسخگوی آن باشند و در ادامه خلاصه می خوانید هر سه گفتگو به صورت فایل می باشد.
شفافیت و پایان دادن به راهزنی
در گام اول و اولین خواسته ای که عباس یاری و محمود جبارلو از هنرمندان مطرح کردند، یکی شفاف سازی و دیگری رفع استبداد در سینما.
عباس یاری درباره اعمال شفافیت در سینما میگوید: «اولین قدم شفافسازی در مورد نقاط ضعف و قوت کارش است. کار بسیار دشواری است و به همین دلیل است که در این سالها نیروهای شایسته و با تجربه که بار سفر را به دوش میکشند، این کشور را تعطیل کرده و ترک کردهاند و جای خود را به افسونگران، منافقان و متفکران دادهاند.

محمود جابرلو با اشاره به بحران جدی به نام باند در سینما میگوید: نکته دیگری تبدیل به بحران شده است و مهم است وزیر فرهنگ در برنامههای خود به آن بپردازد که حذف این گروهها یا باندهای حاضر در سینما است. باید از این فضا فاصله گرفت و همه اهالی سینما با هر مدل فکری می توانند خلاقیت خود را به سینما بیاورند.
بخشی از مسئولیت را بر عهده عکاسان بگذارید
محمدرضا لطفی درباره نگاه لذیذ و لطمات جدی آن به سینما می گوید: سینما باید جلوتر از جامعه باشد و از مسئولان می خواهم به سینماگران اعتماد کنند و اجازه بدهند فیلمسازان مسئولیت هایی را بر دوش بکشند و از این نظرات تند. ” سنگین و لذیذ در مرحله پروانه ساخت و گذر از سانسور شدید در مرحله مجوز نمایشگاهی تا بتوانیم سینمای پویا تری نزدیک به جامعه داشته باشیم. اگر این اتفاقات بیفتد مسلم است که روزهای خوب به سینما برمی گردد، اما اگر این اقدام ادامه پیدا نکند، سینما به همین مسیر ادامه می دهد.»
محمود جبارلو نیز بر حذف این نظر تاکید میکند و میگوید: «ما به یک دگرگونی اساسی در ساختار فکری و برنامهریزی سینمای ایران نیاز مبرم داریم، یعنی باید در هیأت نظارت تجدید ساختاری داشته باشیم، البته در عصر حاضر که تولید سینمایی بسیار بزرگ است.» ساده و واضح است، مخاطب به شدت با فیلمساز ارتباط دارد، ساختار کنترلی قدیمی ارائه شده در گذشته پاسخگو نیست و باید شیوه جدیدی طراحی کند. یکی از پیشنهادهای من این است که سیستم نظارت و ارزیابی را به گونه ای طراحی کنیم که اعتمادساز باشد، یعنی به فیلمسازانی که سابقه طولانی در ساخت آثار خود را بدون تاییدیه دارند، اختیار و مجوز بدهیم. شورای نظارت، وظیفه عمومی و قوانین جمهوری اسلامی.
وی ادامه می دهد: «کمیته نظارت می خواهد در جزئیات فیلم دخالت کند و مفاهیمی را از فیلم استخراج کند که با دید فیلمنامه نویس یا کارگردان همخوانی ندارد. این اشتباه است زیرا مانعی برای تصاحب فیلم ایجاد می کند. حقیقت این است که دنیای فیلمسازی امروز به گونه ای شده است که مخاطب دیگر منتظر نمی ماند تا یک فیلم ایرانی از چندین فیلتر برای نظارت و ارزیابی بگذرد تا آن را به راحتی و با فشار روی اکران تماشا کند یک دکمه، به بهترین فیلمهای تاریخ دسترسی داشته باشید. امروز او دسترسی دارد.»

آشتی عمومی با هنرمندان
به دلیل اتفاقاتی که در این سالها رخ داد، هنرمندان زیادی از فعالیتهای خود رفتند یا کنار گذاشته شدند و هم لطفی و هم جابرلو به ایجاد نوعی دوستی و آشتی با هنرمندان توسط وزیر آینده اشاره کردند.
لطفی درباره این آشتی می گوید: «آنچه از نظر من مهم است این است که در گام اول با همه فیلمسازان از طبقات، فرقه ها و گرایش های مختلف صلح، دوستی و محبت ایجاد می کنند ناراحتی برخی از هنرمندان و فضا تا حدی بسته شده است، به نظر من اولین کاری که رئیس سازمان سینمایی می خواهد در آینده سینمای پویا و خوبی خلق کند، باید انجام دهد. چهار سال باید این رفاقت و همدلی را به جامعه سینمادوستان بازگردانند.

جابرلو همچنین توضیح می دهد: «به نظر من با توجه به عملکرد دبیران سینما در چند سال گذشته به ویژه در دولت سیزدهم، تعداد زیادی از هنرمندان معترض از فضای سینمای ایران کنار رفتند و به اصطلاح خشم مردم را برانگیختند. ” نباید فراموش کرد که اگر متولیان سینما به تعامل، عشق ورزیدن و رفتار شایسته هنرمندان ادامه دهند، این موضوع آسیب بزرگی به فرهنگ هنری و جامعه وارد می کند، این هنرمندانی که رفته اند یا غایب بوده اند، به عرصه بازمی گردند و به عرصه بازمی گردند. صحنه این داستان کاملا به نفع سینماست و باعث رونق این عرصه می شود. طبیعتاً در این شرایط که با هجوم عظیم اندیشه و اندیشه جهانی مواجه هستیم، امکان تولید متناسب با فرهنگ ایرانی وجود دارد. به نظر من وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تلاش کند هنرمندان سینما را با متولیان سینما آشتی دهد تا سینما دوباره رونق بگیرد.»
راهی برای خروج سینما از این وضعیت
امروز عده ای به عنوان تهیه کننده و سرمایه گذار در سینمای ایران ظاهر شده اند که با این پول هیولا، هزینه تولید و دستمزد را افزایش دادند تا اینکه سازندگان دلسوز عرصه را خالی کردند و از رقابت با این استادان عاجز شدند و از برنامه های فرهنگی خالی شد. که هرکس پول و سرمایه دارد مثل آب خوردن وارد سینما می شود تا فیلم های مبتذل بسازد، با دایره قدرت تماس بگیرد و تبلیغات در ماهواره ها را چپ و راست پخش کند. از صاحبان سینما یعنی سگ های شکاری معتقدم این تهیه کننده ها فیلم هایی که خودشان ساخته اند را نمی بینند و فقط به دنبال کسب درآمد از آن فیلم هستند، یعنی به سینما به عنوان منبع درآمد و فروشگاه نگاه می کنند.
محمدرضا لطفی در پیشنهادی برای بهبود این وضعیت می گوید: «ضرورت این موضوع این است که سینمای اجتماعی دوباره به محبوبیت خود بازگردد. متاسفانه در حال حاضر شاهد زوال سینمای اجتماعی هستیم. موضوع دیگر این است که آنچه الان سینما از آن رنج می برد عقب ماندگی جامعه است. میخواهم به این نکته دقیقتر اشاره کنم، زیرا اکنون مسائل و دغدغههای جامعه، بهویژه در بعد اجتماعی، بر مسائلی که در اکران سینما ارائه میشود، ارجحیت دارد. اگر سینمای پویا داریم به این دلیل است که موضوعات مطرح شده از مسائل جامعه پیشرفته تر بود. اتفاقی که در چند سال گذشته و با رویههای سختگیرانه در مرحله صدور پروانه ساخت و صدور مجوز نمایشگاه و با جهشی که جامعه در مسائل مختلف با آن مواجه شد، باعث شد تا لباسها خیلی سریع پیشرفت کنند و سینما خیلی سریع افت کند و همین موضوع باعث شد مردم آنچه را که در زندگی خود روی پرده سینما می بینند احساس نمی کنند.
عباس یاری درباره راه بهبود این شرایط نیز می گوید: «به نظر من معاونت سینمایی وزارت ارشاد و رئیس سازمان سینمایی باید جدول زمانی را برای ساماندهی وضعیت فعلی اعلام کنند و مطمئن شوند که هر چند ماه یکبار توضیحاتی در مورد پیشرفت این برنامه ها ارائه می دهند و آماده شنیدن نظرات کارشناسان و اتحادیه های سینمایی هستند که چقدر از این برنامه ها محقق شده و با چه مشکلاتی مواجه شده اند. در حال حاضر ما هستیم. با سردرگمی در برنامهها مواجه میشویم.”
245245
khabaronline به نقل از رابو