به گزارش رابو، از بین این دو جنگنده آمریکایی، F-15 Eagle کمی قدیمی تر است و در سال 1976 وارد خدمت نیروی هوایی آمریکا شد، در حالی که F-16 Fighting Falcon دو سال بعد یعنی در سال 1978 وارد خدمت شد.
به گزارش روسیاتو، در اواخر سال 1965، وزارت دفاع ایالات متحده درخواستی برای طراحی یک جنگنده برتری هوایی چند منظوره جدید صادر کرد. هشت شرکت هواپیماسازی با پیشنهادات خود به این درخواست پاسخ دادند که از میان آنها چهار شرکت برای توسعه بیشتر نسخه اولیه خود انتخاب شدند. به جای ساخت یک هواپیمای کوچک، سبک و بسیار قابل مانور که در نبرد تن به تن عملکرد خوبی داشته باشد، بر سرعت و برد تاکید شد.
با انجام این کار، جنگنده های شوروی مانند Mikoyan-Gurevich MiG-21 برتری هوایی را حفظ کردند. موشک های هوا به هوای مورد تکیه ارتش آمریکا در نبرد از هوای نزدیک خوب نبودند که منجر به نصب توپ شش لول M61 Vulcan بر روی جنگنده مک دانل داگلاس F-4 فانتوم II شد. تجربه در ویتنام نیز به این نتیجه رسید که مانورپذیری بهتر از سرعت است.
در سال 1967، اتحاد جماهیر شوروی از جنگنده مافوق صوت جدید Mikoyan-Gorovich، MiG-25 در فرودگاه Domodedovo در نزدیکی مسکو رونمایی کرد. هنگامی که مهندسان هواپیما را با ورودی های هوا به اندازه یک خودرو و بال های بزرگ و متحرک آن دیدند، تصور کردند که این جنگنده جدید نه تنها سریع است، بلکه قدرت مانور بالایی نیز دارد. آنها متوجه نشدند که MiG-25، اگرچه بسیار سریع است، اما به دلیل اینکه به جای آلومینیوم از فولاد ضد زنگ ساخته شده بود، قدرت مانور محدودی داشت.
در پاسخ به MiG-25، USAF یک هواپیمای دو موتوره با نسبت رانش به وزن نزدیک به 1:1 و حداکثر سرعت 2.5 ماخ درخواست کرد. چهار شرکت پیشنهادات خود را ارائه کردند و در دسامبر 1969 مک دانل داگلاس به عنوان برنده اعلام شد. McDonnell Douglas F-15 Eagle اولین پرواز خود را در ژوئیه 1972 انجام داد و در ژانویه 1976 وارد خدمت USAF شد.
برخلاف F-15 Eagle که با دو موتور توربوفن پرت اند ویتنی F100-PW-220 کار می کند، F-16 فایتینگ فالکون از یک موتور پرت اند ویتنی F100-PW-229 استفاده می کند. جنگ ویتنام به ایالات متحده نشان داد که اگر خواهان برتری هوایی نسبت به هواپیماهای جنگنده شوروی است، باید یک هواپیمای سبک وزن و بسیار قابل مانور بسازد.
در آن زمان، USAF تمایلی به شروع یک برنامه جدید نداشت، زیرا می ترسید که ساخت یک طراحی جدید جنگنده باعث تغییر بودجه و کاهش سرمایه گذاری در برنامه F-15 شود. در 6 ژانویه 1972، وزارت دفاع درخواستی را تحت برنامه مفهومی جنگنده روز پیشرفته برای طرح های پیشنهادی و اولیه منتشر کرد. مطالعات به این نتیجه رسیده است که بیشتر نبردهای هوایی در ارتفاعات بین 30000 تا 40000 پا رخ می دهد و این هواپیما باید بتواند با سرعتی در حدود 1.6 ماخ پرواز کند.
پنج سازنده هواپیما پیشنهادات خود را ارائه کردند و این پروژه پس از آن که متحدان ناتو بلژیک، دانمارک، هلند و نروژ اعلام کردند به دنبال یک جنگنده سبک برای جایگزینی لاکهید F-104 Starfighter قدیمی خود هستند، شتاب بیشتری گرفت. در 13 ژانویه 1975، نسخه اولیه YF-16 که بعداً به F-16 تغییر نام داد، برنده اعلام شد.
اگرچه نام “Fighting Falcon” انتخاب شد، خلبانان و خدمه نیروی هوایی از این هواپیما به عنوان Viper یاد کردند زیرا فکر می کردند بیشتر شبیه یک مار سمی است تا یک پرنده شکاری. بسیار کوچکتر و سبکتر از هر هواپیمای جنگنده قبلی آمریکایی، F-16 اولین جنگنده ای بود که از فناوری fly-by-wire استفاده کرد که به آن اجازه انجام مانورهای هدف 9G را می داد. نوآوری های دیگر شامل سیستم های اویونیک پیشرفته و کابین خلبان حباب شکل بود که به خلبانان دید 360 درجه می داد. F-16 فایتینگ فالکون در 17 اوت 1978 وارد خدمت نیروی هوایی ایالات متحده شد.
تفاوت های اصلی بین F-15 و F-16 چیست؟
به طور خلاصه، F-15 برای سرعت طراحی شده بود، در حالی که F-16 برای مانور پذیری طراحی شده بود. هنگامی که F-16 در سال 1978 وارد خدمت در USAF شد، به سرعت به هواپیمایی تبدیل شد که همه هواپیماهای جنگنده دیگر با آن مقایسه می شدند. اگرچه F-16 بسیار چابک است و عملکرد آیرودینامیکی استثنایی دارد، اما به دلیل برد کوتاه رزمی آن محدود است.
همچنین برخلاف F-15 که بیش از 100 کشتار موفق را به ثمر رسانده و هرگز در یک نبرد تن به تن شکست نخورده است، F-16 هنوز درگیر نبرد هوا به هوا با هواپیمای دشمن نشده است. با این حال، همه چیز در شرف تغییر است زیرا نیروی هوایی اوکراین به زودی دریافت F-16 های اهدایی بلژیک، دانمارک، نروژ و هلند را آغاز خواهد کرد که بدون شک اولین و دشوارترین تجربه اصلی جنگ هوایی این جنگنده در خارج از نیروی هوایی است. ایالات متحده باشد.
5858
khabaronline به نقل از رابو