کیارستمی آبرودار واژه کار بود/ فیلمسازی کیارستمی در مسیر عکاسی او است
اخبار اخبار فرهنگی

کیارستمی آبرودار واژه کار بود/ فیلمسازی کیارستمی در مسیر عکاسی او است

تبلیغات بنری


به گزارش وب سایت رابو به نقل از روابط عمومی موزه سینما، مراسم با اجرای اولین قسمت از پادکست زنده «موزه رادیو سینما» به تهیه کنندگی شهراد بانکی و مذگان عسگری آغاز شد. در این پادکست زندگی عباس کیارستمی را از طریق خاطرات او و گفته های بزرگان سینما درباره این کارگردان مرور می کنیم. همچنین پیامی از علیرضا رئیسیان کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» بر اساس فیلمنامه عباس کیارستمی و کامبوزیا برتوی قرائت شد.
در قسمت بعدی این مراسم فیلم هفتاد و شش دقیقه و پانزده ثانیه با عباس کیارستمی به کارگردانی سیف الله صمدیان به نمایش درآمد.
سیف الله صمدیان پس از نمایش این مستند گفت: بسیار خوشحالم که امروز در موزه سینما حضور دارم و مراسم یادبود عباس کیارستمی برگزار می شود. دوستان و نزدیکان کیارستمی اکنون در قبر او هستند و همه در میان ما خالی هستند.
وی ادامه داد: وقتی پایان این فیلم در پس زمینه سیاه غلتید، خانم لیلی گلستان به من گفت که با این فیلم مرا به گریه انداختی. نزدیک به سی سال در تمام سفرها و جشنواره ها و نمایشگاه ها با کیارستمی بودم و با هم این تصویر را نفس می کشیدیم. وقتی در پاریس داشتیم هواپیمای حامل کیارستمی به ایران را آماده می‌کردیم، ساعات تلخی را سپری می‌کردم چون در قسمت مسافر نشسته بودم و کیارستمی در قسمت بار هواپیما حمل می‌شد و حتی نتوانستم در تشییع جنازه او شرکت کنم. قبر.
صمدیان خاطرنشان کرد: یک ماه پس از تشییع، بهمن کیارستمی از سانفرانسیسکو تماس گرفت و گفت که آلبرتو باربارا، رئیس جشنواره فیلم ونیز می خواهد برای کیارستمی مراسم یادبود برگزار کند و باید فیلم جدیدی ساخته شود. تنها یک ماه تا آغاز این دوره از جشنواره باقی مانده است. باربارا با من تماس گرفت و گفت که می‌خواهم بزرگ‌ترین ریسک حرفه‌ام را بپذیرم و فیلمی را که هنوز تولید نشده است در کاتالوگ جشنواره بگنجانم! از احساسات او متاثر شدم و در عرض بیست و چهار ساعت از دوستانم در دفتر خواستم که فیلم‌های کیارستمی را که ساخته‌اند در اختیارم بگذارند. از میان آنها شروع و پایان فیلم را پیدا کردم و کمی آرام گرفتم. این فیلم در بیست و پنج شبانه روز ساخته شده است.
صمدیان با بیان اینکه در روزهایی که در حال عکاسی بودم فکر نمی کردم در غیاب او این فیلم اکران شود، تصریح کرد: مردم برای من بسیار مهم هستند زیرا هر کدام شخصیت خاصی دارند و فیلم های زیادی با فیلم های متفاوت دارم. مردم. ساخت این فیلم برایم خیلی سخت بود و بعد از آن در جشنواره های زیادی به نمایش درآمد. مردم کشورهای مختلف پس از نمایش این فیلم به سراغ من آمدند و با گریه درباره کیارستمی صحبت کردند. آنجا احساس خوبی از ساخت این فیلم داشتم. امیدوارم مخاطب از طریق این اثر با برخی از ابعاد ناگفته کیارستمی آشنا شود.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: فیلمی به نام روزی روزگاری در مراکش ساختم. در سال 2005، جشنواره مهمی در مراکش، یاد و خاطره مازاتین اسکورسیزی و عباس کیارستمی را برگزار کرد و کارگاهی برای این کارگردانان با حضور پانزده دانش آموز مستعد آمریکایی و مراکشی برگزار کرد. از من خواستند مستندی درباره این ماجرا بسازم. در آن فیلم 62 دقیقه ای که امیدوارم روزی در موزه سینما به نمایش درآید، نوعی کیارستامولوژی تالیفی اتفاق می افتد و آموزه های سینمایی زیادی دارد. سینمای هالیوود اسکورسیزی و سینمای کیارستمی ظاهراً ربطی به هم ندارند، اما در نهایت اسکورسیزی متنی غیرقابل قبول را طوری می خواند که گویی توسط فردی شیفته سینمای کیارستمی نوشته شده است.

کیارستمی حرفی قابل احترام برای اثر بود/فیلمسازی کیارستمی در مسیر عکاسی است

وی افزود: سینمای کیارستمی این است که وقتی تئاتر را رها می کنی، انگار کار جدیدی برای مخاطب شروع می شود. اسکورسیزی بهترین فیلم خود در سال های 2001 و 2002 را «ای بی سی آفریقا» می دانست، در حالی که منتقدان ایرانی حتی این اثر را فیلم نمی دانستند و اسکورسیزی کارگردان مورد علاقه بسیاری از آنها بود. یک نسخه از پشت صحنه فیلم «شیرین» حمیده رضوی و «کپی از اصل» را از زند یاد گرفتم و یک نسخه از «طعم گیلاس» را هم از بهمن گرفتم.
این سینماگر خاطرنشان کرد: در جامعه امروز ایران و جوانانی که به اختاپوس های بی سر فضای مجازی تبدیل شده اند، وجود پادکستی مانند «موزه رادیو سینما» بسیار حائز اهمیت است و باعث شناخته شدن بزرگان هنر تصویر ایران می شود. کیارستمی معتقد است هر کاری که مردم در سینما انجام می دهند اگر باورپذیر نباشد به جایی نمی رسد. در «طعم گیلاس» آقای باقری که نقش یک پیرمرد آذربایجانی را بازی می کرد به طور اتفاقی به گروه اضافه شد. حضور او باعث می شود که بیانیه پایانی پینک یک شعار نباشد. این شخص به طور تصادفی از بالای همان تپه ای که قبل از ضبط این سکانس یک درخت در آن قرار داشت، پایین آمد. پیدا کردن این بازیگر یک معجزه بود. تمام صحبت های مربوط به بازگشت به زندگی توسط این بازیگر به طبیعی ترین شکل ممکن انجام شد.
صمدیان معتقد است که کیارستمی معتقد است انیمیشن می تواند باورپذیر باشد و مستند غیرقابل قبول. او علاوه بر اعتبار، بر منطقی بودن تاکید داشت و در سال های آخر عمرش معتقد بود که باید مانند هایکو زندگی کند. فحاشی خرید تا ثابت کند به جوانی که نمی تواند السعدی بخواند، چیزهایی از این شاعر تقدیم شود تا درهای ورود به دنیای این شیوخ به رویشان باز شود. کیارستمی کار را عبادت می دانست و آفرینش را پایان ناپذیر و پر از معجزه می دید. کیارستمی واژه ساز محترمی بود. او توضیح داد که قبل از سحر در تاریکی مطلق به مناطق اطراف دماوند می‌رود و منتظر اولین پرتو نور برای گرفتن عکس می‌ماند. او نسبت به خلقت، طبیعت و هر آنچه که به طور معجزه آسایی برای او اتفاق می افتاد، دید خاصی داشت.
این کارگردان درباره زنده یاد کیارستمی ادامه داد: او هر چه داشت مدیون ادبیات و موسیقی بود، اما معتقد بود که ما نباید از ادبیات وام بگیریم، بلکه معتقد بود اطرافمان پر از ایده است، اما به جای دیدن، فقط نگاه می کنیم. او معتقد بود که باید مانند کودکان به دنیای اطرافمان نگاه کنیم، زیرا دیدن تجربیات جدید فقط در کودکان اتفاق می افتد و تقلید از رفتار آنها می تواند ما را به اکتشافات جدید سوق دهد.
صمدیان گفت: از 15 سالگی عکاسی را شروع کردم و از سی سال پیش با مرتضی ممیز و محمود کلاری شروع به انتشار مجله سوره کردیم. تصویر شمایل کیارستمی برای من به عنوان یک عکاس خلاق بی ربط بود، اما در کار او و روشی که برای نگاه کردن به اطراف آن انتخاب کرد، شگفتی وجود داشت که در بسیاری از عکاسان دیگر نمی بینم. او خود را عکاس نمی دانست و خود را تصویرساز می نامید، زیرا چندین تصویر را در آثارش ترکیب می کرد.
صمدیان در پایان گفت: فیلمسازی کیارستمی مسیر عکاسی را طی می کند و هر فیلم چندین فریم تصویر دارد. او حتی به جز پایان بندی که در انتقال معنا نقش داشت، مقید به بقیه لحظات متنش نبود و بسته به حضور بازیگران مختلف، تغییراتی در سناریو ایجاد می کرد. کیارستمی می‌دانست چگونه از هوش و هوش خود برای تصمیم‌گیری درست برای موقعیتی که در آن قرار دارد استفاده کند. حضور کیارستمی همیشه سرشار از اطمینان، اطمینان و زیاده خواهی بوده است.
در این کنسرت افرادی چون لیلی گلستان، سیف الله صمدیان، محمود جبارلو، عزیزالله حاجی مشهدی، علاقه مندان به سینمای کیارستمی و… حضور داشتند.

22057

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *