اخبار اخبار فرهنگی

گزارش یک قتل/ درباره مینی‌سریال «اصل برائت»

تبلیغات بنری


این ویژگی فوق العاده مینی سریال «اصل بی گناهی» است. حقیقت این است که در دل داستان او یک پارادوکس وجود دارد که مخاطب را در هر لحظه و در هر سکانسی درگیر قضاوت می کند، خودش دقیقاً نمی داند چرا به یکی از آنها حق می دهد و آن را از دیگری می گیرد . این حقیقت مدام بین شخصیت های داستان تغییر می کند. شخصیت ها یکی یکی در ذهن مخاطب محکوم و بخشیده می شوند. بازیگران عالی، فیلمنامه مناسب، داستان عالی، سکانس های بسیار جذاب و ارتباطات مناسب در روایت آنچه در جریان است، «اصل بی گناهی» در رده مینی سریال های موفق جای می گیرد. بیش از 50 منتقد Roten Tomatoes آن را 75 درصد راضی ارزیابی کردند. منتقد ورایتی سریال «میله‌های عسل» را یکی از بهترین تریلرهای حقوقی سال‌های اخیر تلویزیون عنوان کرد و خبرنگار گاردین در این باره نوشت: «این سریال روایتی جذاب و تاثیرگذار با بازیگران خوب دارد.»

همانطور که توسط زوم جی گفته شده است، داستان “دکترین بیگناهی” از رمانی به همین نام در سال 1987 توسط اسکات تورو می آید. این رمان اولین اثر ثورو بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. در همان سال، بسیاری از منتقدان در تمجید از داستان بدیع آن نوشتند و بسیاری از خوانندگان به این رمان پنج ستاره کامل دادند. حدود 24 سال بعد، دنباله ای بر این رمان منتشر شد و داستان آن چنان شگفت انگیز بود که قبل از اکران وارد پروسه اقتباس سینمایی شد. سیدنی بولاک حقوق این کتاب را به مبلغ یک میلیون دلار خرید. سه سال بعد، در سال 1990، فیلم «بی گناه فرضی» به کارگردانی آلن جی. پاکولا با بازی هریسون فورد به عنوان نقش اصلی. این فیلم از همان لحظه اکران با استقبال مواجه شد و صدای آن در رسانه ها به گوش رسید. سپس نوبت به مینی سریال او به کارگردانی David E. Kelley رسید. «دکترین بیگناهی» در 12 ژوئن 2024 در اپل تی‌وی نمایش داده شد و چنان حسی ایجاد کرد که این روزها درباره آن می‌گویند «باشه».

آنچه The Innocence Doctrine را از دیگر سریال های جنایی متفاوت می کند، کلیشه مخالف آن است. داستان مثل همه رمان های جنایی ادامه پیدا نمی کند. او مدام مخاطب را غافلگیر می کند و در هر مرحله از داستان شواهد جدیدی به جا می گذارد که قضاوت مخاطب را تغییر می دهد. Rusty Sepich، شخصیت اول داستان، معاون دادستان شیکاگو، دست راست وکیل است. در یک روز معمولی، زمانی که سپیک در حال تفریح ​​با خانواده اش است، یک تماس تلفنی از سوی ریموند زندگی او را زیر و رو می کند. در این تماس او متوجه شد که همکارش کارولین بلموس به طرز وحشتناکی به قتل رسیده است. سبیچ با کارولین دوستی نزدیک دارد و ریموند، دادستان منطقه، این پرونده را به او سپرد. وقتی پرونده به سبیک می رسد، حسادت تام، رقیب واقعی سبیک را برمی انگیزد و دعوا از اینجا شروع می شود. تام فالکین در داستان حضور ندارد و سعی دارد علیه سابیش بابیچ پرونده ای بسازد که سرنخ جدیدی را در داستان باز می کند. Rusty Sabich، پدر مهربان و دوست داشتنی یک پسر و دختر نوجوان، یک همسر مهربان و آرام، یک وکیل ماهر و حرفه ای، مظنون اصلی پرونده قتل دوست و همکار خود Caroline Belemus می شود! در اینجا مخاطب تا پایان این مینی سریال هشت قسمتی نمی تواند چشم از داستان بردارد.

هر سکانس داستان جدیدی دارد. Screw the Knot فضای کلی سریال با دادگاه، قتل، وکیل، رمز و راز و هزار چیز عجیب و غریب است. سابیش هر چه عمیق تر به داستان بپردازد، مخاطب بیشتر با او همراه می شود و این یکی از شگفتی های این سریال است. هویت را در مخاطب بیدار می کند تا جایی که احساس می کند بخشی از داستان است. اینجا عبارت بهمن محاسث به ذهنم می رسد. کسی که راه خوب یا بد را برای خود انتخاب کرده است، حتی حق ندارد جلوی آینه شکایت کند. بار دیگر سکانس دیگری آغاز می شود و قضاوت دیگری آغاز می شود که پر از چه ها و اگرها و شایدهاست. انگار تو دلت نمیدونی میخوای سابیچ این مسابقه رو ببره یا به خاطر همه اتفاقاتی که دیدی فکر نمیکنی لیاقت برد رو داره و احساس میکنی بازی زندگی چقدر پیچیده و نابرابر است. در مواقعی به طور خلاصه، «دکترین بیگناهی» ارزش دیدن را دارد.

5757

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *