اخبار اخبار سیاسی

۲ نفوذی خطرناک در ایران /آخرین بار مسعود کشمیری به همراه این زن دیده شد

تبلیغات بنری


به گزارش رابو، امروز چهل و سومین سالگرد بمباران دفتر نخست وزیری و شهادت محمدعلی رجایی و حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد بهنار در سال 1360 است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران، 15 سال پس از شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر انقلاب اسلامی به دست مسعود الکشمیری نفوذی در گروهک تروریستی منافقین در اعظم شورای امنیت ملی مقامات وقت کشورمان. در سی و هشتاد و دومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در دهم مهرماه سال ۱۳۷۵ برگزار شد و بنا به پیشنهاد مسئولان شورای فرهنگ عمومی کشور، هشتم شهریور به عنوان هفته دولت تصویب شد. به این ترتیب اولین هفته شهریور هر سال هفته دولت نام گرفت و نام محمدعلی رجایی و محمدجواد بهنار برای همیشه در تقویم جمهوری اسلامی ایران ثبت شد.

ناپدید شدن مسعود کشمیری دبیر شورای امنیت ملی در نخستین ساعات جنایت در نخست وزیری به سرعت مورد توجه مقامات قضایی و امنیتی کشور قرار گرفت.

قربانیان بمب گذاری در دفتر نخست وزیری نیز چند روز پس از انفجار این ماجرا را برای مقامات امنیتی کشور شرح دادند: «کشمیری ها پس از قرار دادن یک دستگاه ضبط بزرگ برای ضبط مذاکرات مفصل شورای امنیت کشور جلسه و ساختمان نخست وزیری را ترک کردند. میز مقابل رئیس جمهور و نخست وزیر.”

مسعود کشمیری نیز مانند محمدرضا کلاهی قاتل شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی و 72 تن دیگر از مقامات کشورمان در حادثه 16 تیر 1360 بدون به جا گذاشتن هیچ ردی از چنگال عدالت جان سالم به در برد. همسر مینو دل نواز نکات تاریک و مرموز زیادی داشت.

اگرچه برخی از مقامات اطلاعاتی و امنیتی در دو رکن ارتش، در پشت صحنه ارتباط کشمیری با سازمان بمب‌گذاران را کشف کردند و این موضوع را به مقامات امنیتی و اطلاعاتی در دفتر نخست‌وزیری گزارش کردند، اما این گزارش‌ها مورد توجه قرار نگرفت. راه کشمیری برای ترور رجایی و بهانر باز ماند تا اینکه او و سازمان تحت رهبری او موفق به حذف فیزیکی مقامات ارشد سیاسی کشور شدند.

یادی از رئیس ستاد کل ارتش

سرهنگ فقید محمد مهدی کتیبه، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش، خود بازمانده انفجار نخست وزیری بود که به رفتار مسعود کشمیری و مینو دل نواز مشکوک شد و به مقامات ارشد کشور از خودکشی خبر داد. عملیات گزارش تفصیلی

38 سال پس از جنایت بمب گذاری در دفتر نخست وزیری، وی در مصاحبه ای مفصل با یکی از رسانه های داخلی از حضور یک منافق نفوذی در یکی از مهم ترین و مهم ترین رده های امنیتی و اطلاعاتی کشور توضیح داد.

وی گفت: از اول انقلاب و تقریباً از زمانی که آقای مهندس بازرگان در دولت موقت نخست وزیری کردند، آقای بازرگان چهار نفر را از دفتر خود برای گرفتن اسناد محرمانه و بسیار سری برای ارتش آوردند تا این اسناد را ضبط کنید

مدیر دفتر آقای بازرگان کتباً به این افراد اعلام کرد که یکی از آنها «کشمیری» به نیروی هوایی رفته و تمامی اسناد محرمانه و فوق محرمانه را ضبط کرده است. کار کشمیری بسیار حساس بود و بعید نیست اسناد مهم و محرمانه در خارج از کشور به بیرون درز کند.

او خود را فردی متدین و معتقد به انقلاب و اسلام نشان می داد و با خوش قیافه و حرکات مناسب نماز را زود و به جماعت می خواند. این رفتار ایشان را مورد توجه دولت آقای رجایی قرار داد و ایشان را به سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی دعوت کرد.

خانواده و همسرش از ابتدا از اعضای منافقین بودند، یعنی از افراد منافقین بودند، اما فعالیت آنها مخفیانه بود و هیچکس از آن خبر نداشت.

گرگی در لباس میش

شیطنت های گروهک تروریستی منافقین پس از علنی شدن بی کفایتی سیاسی نمایندگان اولین جلسه شورای اسلامی در برابر سید ابوالحسن بنی الصدر در 31 خرداد 1360، سکانداری رجایی و وزیر ارشد او محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر 70 روز پس از ترور اعضای حزب جمهوری اسلامی در 17 شهریور 1360 توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی ترور شدند در حالی که تنها 28 روز نخست وزیری داشتند. .

ساعت 14:45 هشتم شهریور 1360 جلسه شورای عالی امنیت ملی در طبقه اول ساختمان نخست وزیری در خیابان پاستور تهران تشکیل شد. ریاست جلسه را محمد جواد بهنار بر عهده داشت. شورای امنیت ملی روز یکشنبه نشست هفتگی خود را برگزار کرد.

در این دیدار علاوه بر رجایی و بهنار، سرهنگ موسی نامجو، وزیر دفاع، هوشنگ وحید دستگردی، رئیس وقت نیروی انتظامی، خسرو تهرانی، مسئول رسانه ای نخست وزیر، مسعود کشمیری، دبیر کل کشور حضور داشتند. شورای امنیت و وزیر فرمانده ژاندارمری، عبدالحسین دفتریان، مدیرکل مالی و اداری نخست وزیر، یوسف کوله‌دوز، فرمانده سپاه پاسداران، سرتیپ شرفخواه، جانشین نیروی زمینی، سرهنگ اخیانی، معاون ژاندارمری و سرهنگ قتیبه رئیس اداره دوم ارتش در آن زمان نیز حضور داشت.

بلافاصله پس از انفجار بمب، باهنر، رجایی، دفاعریان و یک فرد ناشناس که از بیرون ساختمان نخست وزیری عبور می کرد، بر اثر شدت انفجار به شهادت رسیدند. شش روز پس از انفجار هوشنگ، وحید دستگردی، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور نیز بر اثر شدت جراحات ناشی از انفجار جان باخت.

شدت انفجار نخست‌وزیر به حدی بود که در همان دقایق اولیه هیچ‌کس نمی‌توانست بین شهدا و مجروحان تشخیص دهد.

تنها عضو خانواده رئیس جمهور که چند روز پیش به توصیه امام و مقامات امنیتی در یکی از واحدهای مسکونی نهاد ریاست جمهوری سکونت داشت، با شنیدن صدای انفجار به محل نزدیک شد. انفجار. صدای انفجار به حدی مهیب بود که کمال پسر 13 ساله رجایی را به دفتر ریاست جمهوری کشاند. او از دور شاهد تخریب ساختمان و آتش سوزی بود. کمال سراسیم با مادرش عتیقه صدیقی تماس گرفت و ماجرا را برای او تعریف کرد.

پیکرهای خون آلود، متلاشی و سوخته رئیس جمهور و نخست وزیر به بیمارستان انقلاب منتقل و با تایید شهادت شهیدان رجایی و باهنر به سردخانه بیمارستان منتقل و مردم ایران یک ماه پس از جنایت خونین بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در 16 تیر 1360 ه. در چهارراه سرچیشم تهران بار دیگر این بار در میدان پاستور ساختمان نخست وزیری عزاداری کردند.

پس از انفجار نخست وزیری و در جریان تحقیقات اولیه، تعدادی از مقامات امنیتی کشور از جمله خسرو تهرانی، افسر اطلاعاتی نخست وزیر، محسن ساغرا، از اعضای اولیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حسن کامران، رئیس جمهور… وی که از مقام‌های رسمی و چند دوره‌ای مجلس شورای اسلامی بود، چند ماه به اتهام خیانت یا خیانت در امانت بازداشت شد، اما با دخالت تعداد زیادی از مدیران طراز اول کشور، سه تن از مقامات امنیتی وقت، که … سران مسعود کشمیری به دستور رهبر فقید انقلاب اسلامی از زندان آزاد شدند.

رفتار مسعود کشمیری به قدری فریبنده و خائنانه بود که جریانات سیاسی انتقادی حتی وزیر صنایع سنگین دولت میرحسین موسوی را مسئول بمباران دفتر نخست وزیری دانستند، هرچند این جنبش ها هرگز موفق به اثبات ادعای خود نشدند.

النبی در اواخر دهه 1370 در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های محلی می گوید: «در سال 64 یا 1365 طبق گزارش رئیس قوه قضائیه وقت آقای الموسوی الاردبیلی، و دادستان کل کشور آقای محمد جعفر در آن زمان صلاحیت قضایی را به عهده گرفتند.» موسوی خوئینی ها و دادستان انقلاب اسلامی آقای رئیسی که در محضر امام (رضوان الله تعالی علیه) تشریف آوردند و دستور رسیدگی سریع دادند.

در آنجا گزارش پرونده پس از بازجویی تفصیلی از همه متهمان در این زمینه ارائه شد و امام پس از استماع همه گزارشات به دلیل فقدان جرم دستور ابطال پرونده دادند. او حتی دستور داد همه کسانی که در این پرونده‌ها شرکت کرده‌اند محاکمه شوند تا اینکه معلوم شود از کجا آمده‌اند و چرا علیه خدمتگزاران انقلاب و نظام تشکیل پرونده می‌دهند که البته نشد.»

خاطره وزیر اطلاعات

آیت الله محمد محمدی رشهری اولین وزیر اطلاعات کشورمان با اشاره به فاجعه هشتم شهریور 1360 و جنایت کشمیری در خاطرات خود نوشت: این انفجار توسط کشمیری یکی از عوامل نفوذی منافقین (در ابتدا) انجام شد. در کمیته اطلاعات اداره دوم ارتش.

این کمیته تحت مسئولیت آقای مهندس محمد رضوی معروف به محمد کاظم پیر رضوی بود و تعدادی از چهره های مشهور سیاسی و اطلاعاتی با این کمیته همکاری نزدیک داشتند. در این گروه که از نیروهای انقلاب تشکیل شده بود، منافقین حداقل دو نفوذ داشتند. یکی از آنها کشمیری و دیگری جواد قدیری است که پس از انفجار نخست وزیری به خارج از کشور گریخت.

آقای رضوی به شدت مورد اعتماد مرحوم شهید رجایی بود. من هم از نظر دخالت در پرونده هایی که از طرف آن کمیته به دادگاه (انقلاب ارتش) ارجاع می شد، او را مردی خوب و با تقوا می دانستم. اما اعتماد او به عنصری مانند کشمیری خطرناک شده است.

… آقای رضوی آنقدر به کشمیری ها اعتقاد داشت که حتی بعد از طغیان نخست وزیری در پاسخ به سوال من تلفنی گفت: هنوز فکر نمی کنم کشمیری ها در این جریان نقشی داشته باشند.

الکشمیری مأموریت خود را برای خائنان منافق با چنان مهارتی انجام می داد که در شورای امنیت شرکت می کرد و معلوم بود که آقای رجایی گاهی با پایبندی به نماز اول وقت پشت سر ایشان نماز می خواند.

یکی از افرادی که مدتی پیش با کشمیری کار می کرد، اظهار داشت که او بسیار خواستار اخلاق اسلامی است و اغلب تظاهر به روزه گرفتن می کند.

به یکی از دوستان دفترش گفت چرا می گویی جمعه می روم کوه؟ بگو من میرم نماز جمعه. من شخصاً روزهای جمعه در خانه تلفن را خاموش می کنم تا اگر یکی از همکاران یا مسئولین دفترم زنگ زد، فکر کند که در نماز جمعه هستم. یا مثلاً دو قلم در جیبش می گذاشت و وانمود می کرد که یکی شخصی و دیگری اداری است و نمی خواست از قلم بیت المال برای امور شخصی استفاده کند.

همکارانش در کمیته مدیریت دوم و نخست وزیر تأیید کردند که او در بسیاری از جاها نماز آب می خواند و خود را بسیار متدین و با تقوا نشان می داد.

هنوز خبری از مرگ کشمیری منتشر نشده است. کشمیری هنوز زنده است. آخرین باری که وی در انظار عمومی حاضر شد در سال 1377 در مراسم ختم پدرش در لندن بود. پس از آن گزارش هایی مبنی بر دیده شدن وی با مریم قجر در اردن منتشر شد. او مرتکب جنایت بسیار سنگینی شد و احتمالاً تا پایان عمر به گروهک منافقین وابسته خواهد بود.»

27215

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *