به گزارش خبرگزاری اخبار آنلاینآیت الله سید ابوالقاسم کاشانی چهار ماه قبل از ترور نخست وزیر وقت حاج علی رزم آرا به دست پیروان اسلام و مصادف با ایام محرم الحرام، در یکی از جلسات ترحیم رزم آرا که در منزل ایشان برگزار شد، حمله کرد. وی در حالی که از مردم گلایه داشت که هنگام دستگیری مغازه های خود را نبسته اند، دولت را به خاطر دادن نفت ایران به بیگانگان خائن خواند و از مردم خواست که از مجلس خواستار سقوط دولت شوند.
مرکز بررسی اسناد تاریخی سندی به تاریخ 14 آبان 1329 از ساواک منتشر کرد که در آن نامه مذکور به شرح زیر آمده بود:
تاریخ 8/5/1329 ه
یک گزارش
به گزارش کارگزار ویژه، در ایام عزاداری در منزل آقای ابوالقاسم کاشانی پس از پایان نماز، کاشانی شروع به سخنرانی کرد و در جمع مردم گفت شما مردم آنقدر به دنیا دلبسته اید که تو همه چیز را فراموش کردی، پس در آن روز به دستور آن خائن و خیانتکار از پشت بام خانه ام آمدند و نیمه شب برهنه مرا از رختخواب بیرون آوردند و بردند و تو چشمانت را بستی. و مغازه ها و بازارها را یک روز به نفع تجارت بست و گفت تا خانم ابوالقاسم به تهران برنگردد، اشتباه کرد که همه دنیا می دانند که آقای ابوالقاسم. ابوالقاسم القاسم عضو حزب منحله توده نبوده و نیست، بلکه او فقط یک شخصیت معنوی ملی است که در مقابل نفوذ روسیه، انگلیس و هر دولت خارجی دیگری که بخواهد ایران را تحریک کند یا طمع کند، می ایستد. ایران. خاک و معدن جان خواهد ایستاد. من به فکر کشورم هستم و به فکر مسلمانان هستم، پس چگونه می توانم عضو حزب توده شوم؟! به چه بهانه ای من را گرفتند؟! اینجا جمع شدی، از تبعیدی پرسیدی چرا این پیر بدبخت را تبعید کردم؟ تقصیر او چیست؟ حالا شما فحشا را ترویج می کنید و به غریبه ها نفت می دهید، تا اینکه ارباب بیاید و بگوید برادران مسلمان، جمع شوید و نگذارید انگلیسی ها نفتی را که خون شماست، بگیرند، پس خارجی ها به دولت های خائن ما دستور می دهند که من و شما را هم تبعید کنند. ببینید و بشنوید و چیزی نگویید آقا اگر دخالت کنیم دستگیرمان می کنند پس بهتر است چیزی نگویید. حالا دولت فعلی با بیگانگان می جنگد و من می گویم و فریاد می زنم شما از مجلس خواستار سرنگونی دولت هستید و نگذارید دوباره یوغ اسارت به گردن ما بیفتد، این خائن است، هیچ وقت چیزی نگو حق، تو. بسیار مسلمان هستند من مورد خشم و نفرت دولت هستم زیرا می گویم این نفت و معادن ایران میراث اجداد شماست و شما باید شخصا از آنها استفاده کنید. اگر نمی توانید یا آنقدر ثروتمند هستید که لازم نیست این میراث را به نسل های آینده خود بسپارید، پس چرا آن را با صداقت چپ ها دو دستی به خارجی ها بدهید. غریبه غریب است، حتی اگر همسایه پشت دیوار باشد.
259