روایت خواهر «باران» از ماجرای جنایت پادکستر ایرانی در کانادا

یک گزارش آنلاین روز دوشنبه هفته گذشته حاکی از دست داشتن پلیس نیوفاندلند کانادا در خودکشی یک مرد 34 ساله در خانه اش در مرکز این شهر بود. بررسی ها نشان داد که او مهدی پورباغی، تهیه کننده پادکست معروف ایرانی «اخرین شهید» بوده که در این پادکست به روایت داستان های جنایی می پردازد. او با همسرش به نام باران زندگی می کرد اما خبری از این زن نبود. در این مورد جستجو برای یافتن همسرش آغاز شد تا اینکه روز بعد (26 ژوئیه) جسد زن جوانی در داخل چمدانی که در نزدیکی رودخانه سنت جان در کانادا رها شده بود کشف شد.

الهمشهری نوشت: خیلی زود مشخص شد که جسد متعلق به باران، همسر یک مجری پادکست ایرانی است که به گفته پلیس روز چهارشنبه 29 تیرماه کشته شده است. بررسی دوربین های مداربسته نشان داد که مهدی بوربیگی پس از کشتن همسرش، جسد او را در کیفی گذاشته و در مکانی خلوت در کنار رودخانه رها کرده و به خانه خود بازگشته و به زندگی خود پایان داده است. انتشار این خبر جنجال بزرگی را در شبکه های اجتماعی به پا کرد و همه به دنبال پاسخی برای این سوال بودند که چرا تهیه کننده پادکست جنایی «آخرین شاهد» دست به این جنایت فجیع زده است؟

ایران 11 سال پیش
خواهر باران (کشته شده) در گفت و گو با الهمشهری گفت: مهدی و باران حدود 11 سال پیش با هم ازدواج کردند. بعد از ازدواجشان حدود 8 سال در شهر ما لاهیجان زندگی کردند. در این مدت مهدی که در دانشگاه صنعتی شریف درس می خواند از طریق برنامه نویسی و کارهای دیگر امرار معاش می کرد که پدر و مادرم نیز به آن علاقه داشتند تا اینکه مهدی در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شد و به تهران رفت.

این جوان که به گفته دوستانش از نخبگان بود، در کمتر از دو سال از دانشگاه شریف مدرک فوق لیسانس گرفت و پس از آن توانست بورسیه تحصیلی در کانادا بگیرد و در شهریور 1401 هجری قمری عازم این کشور شد. خواهر باران ادامه می دهد: مهدی و باران همدیگر را دوست داشتند تا جایی که عشق آنها برای همه اعضای خانواده، دوستان و آشنایان شناخته شد. در این مدت بی احترامی از مهدی ندیدیم و خواهرم او را خیلی دوست داشت. به همین دلیل تصمیم گرفت پس از انجام کارهای قانونی و اخذ ویزا به کانادا نزد مهدی برود و در آنجا زندگی کند.

زندگی کوتاه
حدود دو ماه پیش بود و باران پس از خداحافظی با خانواده اش برای زندگی با همسرش به کانادا رفت. او قبل از مهاجرت توانست دوره های آرایشگری و زیبایی را بگذراند تا بتواند در کانادا کار کند.
خواهرش می‌گوید: در این دو ماهی که از فوت خواهرم می‌گذرد، هر بار که با باران صحبت می‌کردم خوشحال می‌شد و از همسرش مهدی تعریف می‌کرد. آخرین باری که صحبت کردیم دوشنبه بود، دو روز قبل از تصادف. می خواستیم بریم مسافرت و باران می خواست عکس سفرمون رو براش بفرستیم. آن روز همه چیز عادی بود و ما حتی نمی توانستیم تصور کنیم که این آرامش قبل از طوفان است.

خبر بد
خانواده باران از ماجرای هولناکی که در کانادا برای او رخ داد اطلاعی نداشتند تا اینکه روز دوشنبه 4 تیرماه، دختر جوانی از کانادا با دوست باران در لاهیجان تماس گرفت. دختر بچه عجله داشت و دنبال باران بود و می گفت مهدی در بیمارستان است و بیمارستان فقط از اقوام درجه یک بیمار پذیرایی می کند، اما خبری از باران نیست.
خواهر باران می گوید: نمی دانستیم مهدی با دختر دیگری رابطه دارد. اما شنیدیم دختر دیگری در زندگی مهدی هست. این دختر در همان روزی که مهدی در خانه اش خودکشی کرد شماره دوست باران را در لاهیجان پیدا کرد و با او تماس گرفت و از این طریق متوجه ماجرا شدیم. اما هنوز مشخص نیست که چه اتفاقی برای بارندگی افتاده است. تا اینکه یک روز بعد متوجه شدیم جسد باران در داخل یک چمدان پیدا شده است. در خبرها آمده بود که مهدی ابتدا باران را کشت و پس از رها کردن جسد وی در کنار رودخانه به خانه خود بازگشت و در آنجا به زندگی خود پایان داد.

اخبار جعلی
در حالی که در روزهای اخیر بسیاری از رسانه ها مدعی شدند مهدی جسد همسرش را مثله کرده و در کیف گذاشته است، خواهر باران می گوید: دیروز (دوشنبه) تلفنی با پلیس کانادا صحبت کردیم. به ما گفتند که جسد باران مانند جنین در کیسه دفن شده و تنها آثاری از جراحت و جراحات روی بدنش دیده می شود که نشان می دهد قبل از مرگ با قاتل خود دعوا کرده است. پلیس اعلام کرد که در حال بررسی این پرونده است و برای کشف انگیزه این جنایت، تلفن همراه همه دوستان باران و همسرش را ضبط کرده است. همچنین پیگیر این موضوع هستیم که جسد خواهرم را در اسرع وقت به ایران برگردانیم و در اینجا دفن کنیم.