گریز و عزلت‌نشینی ایرانی‌ها؛ «یا می‌روند یا خمود و گوشه‌نشین می‌شوند»/ «چیزهای عادی در جهان برای ما معضل است»
اخبار اخبار عمومی

گریز و عزلت‌نشینی ایرانی‌ها؛ «یا می‌روند یا خمود و گوشه‌نشین می‌شوند»/ «چیزهای عادی در جهان برای ما معضل است»

تبلیغات بنری


تظاهرات گودرزی: نمایش سیاه نیست، وضعیت فعلی ما واقعاً نزدیک به خوب نبودن است، ما به چیزی مثل شادی عمومی یا رضایت جمعی نیاز داریم، به قول شفیع کدکنی «بچه ای به نام شادی خیلی وقت پیش گم شد». آمارها هم این را نشان می‌دهد، مثلاً وقتی به شاخص موفقیت نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که وضعیت ایران اصلاً خوب نیست، همان‌طور که مقصود فرستکه در اردیبهشت‌ماه گذشته به رابو گفت: رتبه ایران از 167 کشور 126 است. رتبه محصول چندین شاخص از امنیت و ایمنی گرفته تا آموزش و سلامت، کیفیت اقتصادی، محیط زیست، اعتماد به یکدیگر و البته اعتماد به نهادهای دولتی است. یک سری عوامل باعث شد که حالمان خوب نباشد. گزارشی که اخیراً در رسانه ها منتشر شده نشان می دهد که وضعیت شادی در ایران کمتر از میانگین جهانی است، زیرا ایران در فهرست ۱۳۷ کشوری که در سال ۲۰۲۳ در آن ها بررسی شاخص شادی انجام شده است، رتبه ۱۰۱ را به خود اختصاص داده است که تقریباً در همین جایگاه است. 2023. سالهای گذشته انگار شادی آدرس ما فراموش شد، به قول شفیعی کدکنی: «همه آدرسی دارند، این مال ماست: یک طرف خلیج فارس، آن طرف دریای خزر».

استثناها در ایران تحمیل اقلیت بر اکثریت

در گزارش های منتشر شده در مورد وضعیت شادی، شاخص های مورد نظر تیم تحقیقاتی زیادی وجود دارد که در بالا به برخی از آنها اشاره کردیم. در مورد خاورمیانه، شاخص شادی در ایران پایین و در سطح کشورهایی مانند عراق و فلسطین است که می تواند این سوال را ایجاد کند که چرا شادی ایرانیان به کشورهایی نزدیک است که در جنگ بوده اند. مدت زمان طولانی. همین سوال را از سعید مانداری، جامعه شناس در این باره پرسیدیم: «یک سری معیارها باعث شادی می شود، مثلاً در برخی از جوامع، این استانداردها پایین است این جوامع را فقط باید به وضعیت اقتصادی و اجتماعی نگاه کرد، وضعیتی که در استانداردها قابل تعریف نیست، اما در ایران علاوه بر استانداردها، یک سری استثناء داریم که به ندرت شاهد آن هستیم. .

وی ادامه می دهد: «مثلاً در کشور ما اعتقادات اقلیت به اکثریت تحمیل می شود، مثلاً با وجود اینکه در کشور ما بسیاری از مردم ماهواره دارند، قانونی وجود دارد که از استفاده از ماهواره جلوگیری می کند یا مثلاً از ماهواره جلوگیری می کند. اکثریت مردم باور ندارند تماشای فوتبال در استادیوم ها برای خانواده ها بد است، اما اقلیت مخالف ایده خود مبنی بر ممنوعیت ورود به ورزشگاه ها را به اکثریت تحمیل می کنند و به استثنای ایران و افغانستان تقریبا هیچ کشوری وجود ندارد. جایی که خانواده ها نمی توانند برای تماشای فوتبال به استادیوم بروند یا در مثالی دیگر، ما از معدود کشورهایی هستیم که تعداد زیادی از شبکه های اجتماعی فیلتر شده اند، آن شبکه هایی که امروزه از نظر اقتصادی و اجتماعی به سبک زندگی مردم تبدیل شده اند. به عنوان مثال، وقتی می خواهید در ایران جشن عروسی بگیرید، باید محدودیت های زیادی را رعایت کنید، وقتی این استثناها وجود دارد، استانداردهای زندگی در حال کاهش است، بنابراین، ما در جایی زندگی می کنیم که چیزهای عادی و طبیعی در جهان استثنا هستند و این وضعیت ناخودآگاه باعث ایجاد اضطراب و اضطرار در زندگی ما می شود افغانستان.

فرار و انزوای ایرانیان

قبلاً گفتیم که هر بار که موسسه‌ای در مورد شاخص سلامت روان، رفاه، شادی، سرمایه اجتماعی و … مطالعه می‌کند، معمولاً نتایج برای کشور ما بد است، وضعیتی که در طول سال‌ها به‌ویژه بارها تکرار شده است. در سال‌های اخیر، بگذارید آن را به زبان ساده، «ادامه احساس ناخوشی» بنامیم، اما اگر جامعه در چرخه معیوب عدم احساس خوب قرار بگیرد، چه سرنوشتی می‌توان انتظار داشت؟

المندری در این باره به رابو گفت: وقتی این وضعیت برای سالیان متمادی ادامه پیدا می کند، باعث فرار و انزوا می شود و هرکس در آن می ماند، به نوعی دچار افسردگی و انزوا می شود برای توسعه جامعه، این وضعیت به عنوان یک نمونه ظاهر می شود کشور، یا اگر بمانند، منزوی شده اند و هیچ نیروی مؤثرتری برای ایده های توسعه ای وجود ندارد، انگار که ما در حالت تعلیق هستیم، حتی اگر آن جوان در جایی کار نمی کند ماه بعد، استیو، بنابراین نمی تواند به یک نیروی تصمیم گیری تبدیل شود، برعکس. او همیشه عصبانی است.”

فرار و انزوای ایرانیان

عادی سازی استثناست!

یکی از دغدغه های هر جامعه ای این است که آسیب به یک امر عادی تبدیل شود، یعنی اعتیاد، کار کودکان و تکدی گری به یک وضعیت عادی و قابل قبول تبدیل شود، آیا جامعه ای که از استانداردهای زندگی دور است، رضایت و تداوم خود را از دست می دهد؟ این ایده را دریافت کنید: فرار و مهاجرت، یا اقامت و انزوا آیا می تواند بستر مناسبی برای عادی سازی آسیب باشد؟

المندری در پاسخ به این سؤال می گوید: «بله، آسیب ها برای این جامعه یک امر عادی شده است، در اوایل انقلاب، بیکاری غیرعادی بود بیکار می‌شویم، اما این روزها به یک وضعیت عادی تبدیل شده است، یا مثلاً «وقتی متوجه اختلاس می‌شویم، انگار یک وضعیت عادی است».

وی ادامه می دهد: گاهی در جامعه با آسیب مواجه می شویم و گاهی با مشکل مواجه می شویم، آسیب چیزی است که مردم نسبت به آن حساس هستند، اما مشکل چیزی است که در جامعه وجود دارد، انگار از درون جامعه می خورد اما به خاطر آن نیست. ” برای مردم عادی مهم نیست، و البته حل آن مشکل شده است، در حالی که امروزه آلودگی محیط زیست به یک مشکل تبدیل شده است محیط. متخصص، اما جامعه از کنار به راحتی می گذرد.»

233233

تبلیغات بنری

khabaronline به نقل از رابو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *